شیپور چی ایران و گفت و شنود کیهان در روز پنجشنبه و شنبه
شیپورچی ایران:
مهمترین مشکلات اقتصادی کشور چیست؟
بنده بعد از مطالعات زیاد متوجه شدم که اقتصاد کشور دارای مشکلات بی‌شماری است!
شما طرفدار کدام مکتب اقتصادی هستید؟
بنده طرفدار مکتب شیتیلیسم هستم. یعنی اگه دولت و وزرا به ما شیتیل بدن؛ مشکلات حل می‌شه!
ممکنه چند تا مشکل اقتصادی رو نام ببرید؟
دولت باید یارانه‌ها‌رو قطع کنه؛ مسکن مهر نسازه؛ سفرهای استانی نره و...
نظرتون درمورد همایش ورزشگاه آزادی چیه؟
همایش پر خرجی بود و بهتر بود پول این همایش بین برخی خواص توزیع می‌شد!
شما که مخالف توزیع پول هستید؟
بحث این خواص فرق می‌کند.
چــرا بــه همایش‌هــای پرخــرج دوسـتانتون کــه رسماً انتخاباتـیه، اعتـراض نمی‌کنید؟
ساکت شو؛ می‌خوای جلو پرشور شدن انتخابات رو بگیری؟ اتفاقاً بعضی وقت‌ها لازمه برای حل مشکلات مردم، این همه بریز و بپاش کنیم.
ممکنه بفرمایید شما و دوستانتان تا حالا چندتا راه‌حل اقتصادی برای حل مشکلات دادید؟
والله من تا جایی که یادم می‌آد فقط مصاحبه کردم و یا نطق داشتم و اعتراض. وقت ارائه راه حل نبوده.
چند بار تو مجلس داد کشیدم و ضمناً هفته‌ای یکبار هم تو شبکه1،2،3،4،5،6 و... برنامه دارم.
کلاً وظیفه ما انتقاد کردنه نه راه‌حل دادن!
برنامه اقتصادی شما برای کاهش ضریب جینی چیه؟
باید جلوی واردات شلوار جین رو بگیریم.
هر چه ورود شلوار جین به کشور بیشتر باشه؛ ضریب جینی بیشتر می‌شه!
بهترین شیوه برای حل مشکلات اقتصادی کشور؟
مخالفت با همه مصوبات دولت و نیز انتقاد روزانه از عملکرد دولت، بهترین شیوه برای حل مشکل است!
گفت و شنود کیهان:
گفت: مصطفی تاجزاده از درون زندان نامه ای فرستاده و ضمن حمایت از مشایی نوشته است «شورای نگهبان باید صلاحیت مشایی را تایید کند»!
گفتم: از اول هم معلوم بود که دست اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 با حلقه انحرافی در یک کاسه است.
گفت: اگر این سند و ده ها سند دیگر که پیوند آنها را نشان می دهد هم لو نمی رفت، مواضع و عملکرد آنها تردیدی باقی نمی گذاشت یک جریان بیشتر نیستند.
گفتم: یارو از این که فلان رفیقش شیره ای شده بود ناراحت شده و رفت که به برادر او خبر بدهد تا چاره ای بیندیشد. اما، وقتی که وارد خانه برادر طرف شده و مشاهده کرد هر دو برادر کنار هم نشسته و مشغول شیره کشی هستند با تعجب گفت؛
«برخلاف طبیعت و سیره
دو برادر شدند همشیره»!
شیپورچی ایران:
- آقازاده‌ای به‌مدت 16 سال ساکن بریتانیا، دارای پدری موجه و قانون دوست؛ جهت تحویل به والدینش آماده است. جهت دریافت فرزند خود به دانشگاه..... مراجعه نمایید. البته به‌شرطی‌که نامبرده تمایل به بازگشت داشته باشد. بازگشت بدون سروصدا و مخفیانه ایشان را تضمین می‌کنیم.
2- به تعدادی چاه کن و مقنی جهت حفر چاه آب در زمین‌های ورامین برای آبیاری باغهایم نیاز دارم. متاسفانه قبلاً حدود 60 تا چاه حفر کرده بودم که آب همشون تموم شد. ضمناً مردم ورامین دچار انحرافات شدیدی شده‌اند و من را مقصر کم آبی و خشکیدن باغهایشان می‌دانند؛ در حالی‌که اسناد و مدارک حاکی از نقش جریان انحرافی در این امر است. با حضور خود در حفر چاه، باغهایم را از خشکیدن نجات دهید.
3- به تعدادی خیالپرداز و دارای مشکلات مغزی، روحی و ترجیحاً بیماری‌هایی نظیر شیزوفرنی، اسکیزوفرنی و... جهت تحلیل رفتار جریان انحرافی و نیز نوشتن چند تحلیل استراتژیک در مورد این جریان نیازمندیم. با حضور در محافل ما، قوه تصورات و خیالات خود را بر روی قلم و زبان بیاورید. سازمان رسانه ای دکتر وراج
4- قابل توجه جویندگان کار: به تعدادی مستمع جهت حضور در جلسات انتخاباتی‌ام نیاز دارم. با ما تماس بگیرید و دل یک کاندیدای ضد احمدی نژادی را شاد کنید. با حضور خود گرمابخش میتینگ‌های سیاسی ما باشید. وسیله ایاب و ذهاب شما جهت حضور در جلسات تهران و نیز سفرهای من به استان‌ها فراهم است.
5- آموزش زورگیری بدون اعدام: قابل توجه زورگیران محترم و متشخص؛ دیگر نگران لو رفتن فیلم خود نباشید. آموزش روش‌های جدید زورگیری صددرصد تضمینی بدون نگرانی از عاقبت کار! افراد فاضل می‌توانند با این روش بدون هیچ زحمتی در مدت کوتاهی صاحب چندین ویلای محقر و زندگی
ساده‌زیستانه! شوند. کافیست ارتباطات خود را تقویت کنید!. شناسایی سازمان‌های دولتی ثروتمند از شما، زورگیری محترمانه و فاضلانه از ما.
گفت و شنود کیهان:
گفت: یکی از سران فتنه در جمع تعدادی از مدعیان اصلاحات گفته است نباید برای نامزد شدن من اصرار کنید.
گفتم: نگفته است چرا؟!
گفت: پرسیده است؛ اگر صلاحیت من رد شود آنها که به آمدن من امید بسته بودند چه حالی پیدا خواهند کرد؟!
گفتم: همان حالی که جرج سوروس صهیونیست و امیر عبدالله سعودی و شیمون پرز و نتانیاهو و اوباما و منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها بعد از شکست فتنه 88 پیدا کردند.
گفت: اصلا به روی خودشان هم نمی آورند که دست به وطن فروشی و جنایت زده اند.
گفتم: چه عرض کنم؟! شاگرد تنبل کلاس از شاگرد زرنگ و در س خوان پرسید؛ چی شده که آقا معلم به من نگاه می کند و پشت سر هم با گچ به تخته می زند؟! شاگرد درس خوان گفت؛ برای اینکه مبادا چشمت بزنند!
