احمدی نژاد برای انتخابات 96 آماده است
نوع رفتار دکتر «محمود احمدینژاد» در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نشان داد که وی با تیم سازی مخصوص خود، تمایل ندارد دور قدرت را فاکتور بگیرد و بقیه عمر را به استادی دانشگاهی و احیانا مشاوره به دوستان بپردازد. اما همان زمانی که با «یار غار» چندسال گذشته اش برای ثبت نام کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری وارد وزارت کشور شد، عده ای به این تحلیل رسیدند که وی چنان قاطع است که می خواهد مدل «پوتین – مدودف» را در ایران پیاده کند.
برخورد و رفتار رئیس جمهور سابق در روزهای
پایانی فعالیت های انتخاباتی کاندیداها در خردادماه و همچنین پس از آن نشان داده
است که هنوز به کرسی ریاست جمهوری می اندیشد. بخصوص که تمایل شدید خود را برای تاسیس
دانشگاه نشان داده هر چند با مشکلاتی در این مسیر مواجه شده اما در تصمیم خود مصصم
است.
احمدی نژاد در قبال موج «روحانی مچکریم» که همواره در ابتدای دوره های رئیس جمهور جدید شکل می گیرد، گفت که «فقط شش ماه» صبر کنید. این سخن که در آن بوی بازگشت نیز شنیده می شود خطاب به حامیان رئیس جمهور جدید و برخی دیگر، گویای آن است که خیالتان راحت! حسن روحانی نمی تواند کاری را از پیش ببرد بنابراین مردم بار دیگر به من روی خواهند آورد. اصلا شاید به همین خاطر است که تیم روحانی سعی دارد به هر شکلی در مسئله هسته ای به توافق برسد تا شاید بتواند نتیجه بازی از پیش طراحی شده را برگرداند!
عامل دیگری که نشان می دهد رئیس جمهور سابق هنوز به بازگشت فکر می کند به «جشن تولد خیابانی» در محله نارمک و نوع رسانه ای کردن آن باز می گردد. این کار توانست رسانه های زیادی از داخل و خارج کشور را به خود مشغول کند تا در لابلای هر سکوتی، عاملی برای شکستن آن نیز پیدا شود.
البته وی این روزها بار دیگر در سکوتی معنادار به سر می برد. سکوتی که به قاعده، حرف های زیادی برای گفتن دارد و قصد دارد که آنها را در «روز مبادا» بیان کند. احمدی نژاد نشان داده است که برای این کار تبحر ویژه دارد و مردم به شدت به همین خاطر به او علاقه دارند. تحلیل گران مخالف وی این بخش از تبحرش را «پوپولیسم» توصیف کرده اند و از درک اعتقادات عمیق مذهبی او عاجز هستند.
احمدی نژاد حتی با نرفتنش به دادگاه خبرساز شد و این ناهنجاری را چنان جواب داد که شایسته طراحانش بود تا نشان دهد اجازه نخواهد داد او را از دایره اصولگرایی بیرون کنند و وصولگرایی را جایگزین آن کنند. در آینده نیز باید منتظر اینگونه شکستن سکوت ها و بی قاعده گی ها بود چون وی به هر جهت به بازگشت خود یا تیمش فکر می کند. احساس واقعی احمدی نژاد این است که ماموریتش هنوز نیمه تمام مانده و مخالفانش توانسته اند از او سوء استفاده کنند و برای به پایان بردن آن باید به قدرت بازگردد. از طرفی اگر هم به دادگاه می رفت شاید به گونه ای قهرمان می شد. ولی محکومیت احتمالی مسیر آینده وی را ناهموار می کرد.
البته این تفکری است که رئیس جمهورهای پیشین
همچون، علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی هم داشته اند. به همین جهت است که هر
بار سخن از انتخابات ریاست جمهوری پیش می آید، نام و تمایل آنها بار دیگر وسط
کشیده می شود. اما در این میان به گمان احمدی نژاد جدی تر از دیگران رفتار خواهد
کرد.
مسئله این است که آیا احمدی نژاد هنوز در میان مردم طرفدارانی دارد که بتوانند وی را تا سطح رئیس جمهور بالا ببرند؟ آیا تیم احمدی نژاد تا چهار سال دیگر می تواند به گونه ای عمل کند که فضا را به نفعش تغییر دهد؟ آیا بازخورد و خروجی دولت روحانی به سمتی پیش می رود که میل بازگشت به احمدی نژاد افزایش یابد؟
و مهمتر از همه اینکه مخالفان متظاهر ایشان خواهند توانست با سند سازی او را از ادامه راه باز دارند؟
اصلاح طلبان هم علاقه مند نیستند که احمدی نژاد
در میدان باشد تا بتوانند با رو کردن ضعف های جناح راست میدان داری کنند. در میدان نباشد تا همچون انتخابات ریاست جمهوری یازده با کاندیداهایی ضعیف روبرو شوند. اما هم چپ و هم راست یک نگاه مشترک دارند، هر دو
می گویند بازی آینده از آن خودشان است. یکی با اقبال افکار عمومی و دیگری با استفاده از رانت سیاسی و
احمدی نژاد تلاش دارد با حفظ گفتمان انقلاب اسلامی نگذارد اصول گرایان را از هم بپاشانند.