باورنیوز

باورنیوز اولین رسانه الکترونیکی دانشگاهی برای تمام فصل ها و نسل ها

باورنیوز

باورنیوز اولین رسانه الکترونیکی دانشگاهی برای تمام فصل ها و نسل ها

مجله دانشگاهی باور نیوز
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۸ اسفند ۹۷، ۰۹:۵۰ - mr point
    :)
سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ق.ظ

تنهای مهجور!

نوشته داریوش سجادی اصلاح طلب مقیم  آمریکا: حسن روحانی را در یک عیارسنجی با شاخص انقلاب اسلامی و مختصات اسلام ناب مطمح نظر شارح انقلاب اسلامی می توان استثنائی ترین رئیس جمهور از میان روسای جمهور ۴ دهه گذشته ایران محسوب کرد که از نحیف ترین و رقیق ترین میزان الفت و التافت با آموزه ها و مبانی اندیشگی و ساختاری انقلاب اسلامی و حکومت متصل به آن برخوردار است.

نحافتی که بصورت تبعی مانع از آن شده تا روحانی بتواند در قامت سپهسالاری خوش بنیه در سنگر مجاهدت و محافظت از آرمان ها و مواعید و مضامین در دستور کار انقلاب اسلامی، جلوه گری کند. به عبارت دیگر در منظومه اندیشگی و مختصات فکری و فهم و دانش و گفتمان دولت تدبیر و امید، خمینی و منظومه فکری خمینی در منتهی الیه مهجوریت واقع شده و امام انقلاب و انقلاب امام و مفاهیم و مبانی و معاریف ناشی از آن «امام و انقلاب» در چشم انداز سیاسی مطمح نظر حسن روحانی کاملاً در انزوا و انعزال، کُرنر و ناممکن شده!

اصرار و ابرامی که حسن روحانی از ابتدای ورودش به کاخ ریاست جمهوری داشت و دارد تا کابینه تدبیر و امید را با لوگوی تعامل با دنیا یا نورمالیزیشن «برند» کند شاخصی بارز از تباین وی و مبانی معرفتی وی با آرایه های اپیستمولوژیک انقلاب خمینی و خمینی انقلاب است.

برندی که پیوستن و الحاق و ادغام جمهوری اسلامی ایران در کاروان نظام بین الملل را مراد می کند تا به تعبیر موضعانش بتوانند از آن طریق سهم و حق و جایگاه شایسته و بایسته ایران در نظام بین الملل را بشیوه هم سوئی یا کنار آمدن با هژمونی فائق و مسلط «آمریکا محورانه» احصا نمایند!

بر همین مبنا است که وقتی حسن روحانی می گوید:

مسیر ما با دنیا مسیر تعامل و دوستی است. برخی فکر می‌کنند، تعامل سازنده به معنای این است که با غربی‌ها رو در رو لبخند بزنیم و صحبت کنیم، اما تعامل سازنده به معنای مناسب کردن روابط بین‌المللی برای صادرات کالا، اشتغال جوانان، واردات راحت‌تر کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه است. مگر در دنیای امروز کشوری می‌تواند بدون رابطه با دنیا به پیشرفت برسد؟ قرآن نیز به ما خاطر نشان می‌کند «ان ارض الله واسعه» که دنیا باز و زمین وسیع است و راه بیفتید و در جهان سیر کنید اما برخی می‌گویند «ارض الله» ایران است و از مرز که خارج ‌شویم، افکار ما را می‌دزدند، ما را گول می‌زنند و برخی هنوز عظمت ملت ایران را باور نکرده اند.

این در حالی است که رهبری نظام در نقطه مقابل روحانی و چشم انداز تعامل گرایانه روحانی با صراحت می گویند:

موضوع «جهانی شدن» و توصیه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به ایران برای پیوستن به «خانواده جهانی» نمونه بارزی از بازتولید فرهنگ وابستگی است. مخالفت با پیوستن به آنچه طرف غربی جامعه جهانی می نامد، به معنای مخالفت با ارتباطات خارجی نیست بلکه به معنای مقاومت در مقابل فرهنگ تحمیلیِ قدرتهای بزرگ بر اقتصاد، سیاست و امنیت کشور است.

این دوئیت را باید برون ریخت تضاد و تباین فهم و سطح درک و شعور و دانش حسن روحانی و دولت تدبیر و امیدش با محکمات و مفردات و مسلمات ایدئولوژی انقلاب اسلامی محسوب کرد که متدرجاً موجبات اختگی و استهلاک و سایش کرانه های انقلاب را از طریق روزمرگی کردن انقلاب و حاملان انقلاب، فراهم می آورد.

عصاره اهتمام روحانی در رویکرد تعامل گرایانه اش با نظام کدخدا محورانه مطمح نظر ایشان را می توان به راهبرد «خرگوش باهوش» تشبیه کرد که طی آن ساکنان جنگل بجای ماندن در یک دغدغه دائمی بابت طعمه سلطان جنگل شدن و زیستمانی توام با جنگ و گریزی مستمر با قوه قاهره و فائقه سلطان، جنگلیان بکوشند تا با برسمیت شناختن قوه فائقه «سلطان جنگل» داوطلبانه ضمن تهیه و تقدیم طعام روزانه «سلطان» زیستی فارغ از کمین سلطان را ما به ازا کنند!

با این تفاوت که رویکرد روحانی عاری از هوشمندی خرگوشانه است تا به فراست بتواند سلطان جنگل را مفتون حیلت خود کرده و به مهلکه چاه تفرعن بیاندازد!

(۱ـ نگاه کنید به کلیله و دمنه، داستان خرگوش باهوش)

خبط فاحش روحانی ناشی از فهم ناصواب ایشان از جهان و مناسبات حاکم بر این جهان و تعامل خوش خیالانه ایشان در جهانی با مناسبات استعلائی آمریکا محورانه است.

خیر جناب روحانی!

تعامل و پیوستن به جامعه جهانی که حضرتعالی مراد می کنید اگر غفلت تاریخی نباشد قطعا ناشی از مسکنت اندیشگی است.

دنیائی بدآن معنا که شما مراد می کنید وجود خارجی ندارد. دنیای موجود دنیائی است تقسیم شده بین تسلیم شده ها به تمامیت هژمونی آمریکا و یک کشور منحصر بفرد که تسلیم این هژمونی نشده و تمامیت این هژمونی را به چالش کشیده.

باشندگان چنین دنیائی هر کدام بسته به وزن و شان و فربهی و نحافت شان، مقهور مهابت کدخدا تن به مناسبات مهتری ـ کهتری تحمیلی کدخدا داده و با تسلیم به ایشان و تقدیم پیش کشی متوقع به ایشان، سهمیه حقآبه زیستمان خود ذیل اقتدار کدخدا را جیره جوئی می کنند.

اگر هم استثناهای روسی یا چینی را می بینید ایشان نیز نوعاً ذیل اقتدار فرهنگی آمریکا و تسلیم هژمونی فرهنگی آمریکا و تن دادن به اباحه سالاری آمریکائی تنها سهمی بیشتر از کیک قدرت موجود نزد کدخدا را مطالبه جوئی و چالشگری می کنند.

تفاوت ها بر سر سهم خواهی اقتصادی و سیاسی است در حالی که بالاتفاق هژمونی فرهنگی کدخدا را تمام قد برسمیت شناخته و ذیل چنان مرجعیت اباحه سالارانه ای، اقامه دعوی می کنند.

تصور نفرمائید تا آن اندازه ساده اندیشیم که همراهی روسیه در سوریه را به حساب رستگار شدن و پیوستن پوتین به دامان اسلام انقلابی و ناب محمدی می گذاریم!

آنقدر احمق نیستیم که ندانیم دعوای روسیه بر سر سوریه هم سو با دغدغه ما نیست و تنها حزم اندیشی حکم مان می کند تا از تضاد منافع اجامر بهره برداری حاذقانه کنیم والا تقید مشترک ایشان به ثلاثی «بخور ـ بخواب ـ بمیر» را به فراست متفطنیم!

در این میان اگر غفلت و مذمتی است متوجه دیوانیانی است که «امام انقلاب» و «مرام انقلاب» را مهجور تدبیر و امید واهی شان کردند!

جناب روحانی!

اگر «امام انقلاب» در تلخ نامه ۵۹۸ بر این بداهت اذعان می داشت که:

«خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی ، و ما تنهای تنهائیم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم»

 جناب روحانی ـ این تنهائی تقدیر ما نیست. تکلیف مان است!

امام را و اسلام امام را و انقلاب امام را نفهمیدید جناب روحانی!

تنهائی منظور امام ادبار از هژمونی «هم ریختی» در فرهنگ متفرعنانه آمریکائی و اقبال به همگنانی «یک ریختی» در فرهنگ دین محورانه ای است که انقلابش «نویدش و امیدش» را عهده داری می کرد.

تنهائی یک ریختانه (ایزومورفیک) انقلاب خمینی، ما به ازای چالشگری با هم ریختی (همومورفیک) تحمیلی لیبرال دمکراسی آمریکائی است.

چالش انقلاب خمینی با هژمونی فرهنگ آمریکائی چالشی است در حد فاصل جوامع هم ریخت (همومورف) که هم ریختی خود را مدیون انحلال شخصیت شهروندانش ذیل منیت و تفرعنی خویش کامانه اند با جامعه یک ریخت (ایزومورف) و موعود در اندیشه دین محورانه که یک ریختی شهروندانش را مرهون مستحیلی ذیل هیچ انگاری خود در مقابل همه چیز انگاری خدای خود اند. (۲)

تباینی محصول و محصور در دو گانه «دعوت به خویش» تا «دعوت به هیچ» در حد فاصل لیبرال دمکراسی غرب مهترانه تا خداسالاری دین محورانه.

جناب آقای روحانی!

انقلاب خمینی را نمی توان با انگشدانه «تعامل» در فرهنگ مبتذل و مسلط و فراگیر آمریکائی، توزین و توزیع و تفهیم و تبیین کرد.

دغدغه اسلام خمینی و انقلاب خمینی کرامت انسان به اقتفای بی همه چیزی «انسان» در مقابل همه چیزی «خداوند انسان» بود.

اذعان خمینی بر «هیچ ام و هیچ که در هیچ نظر فرمائی» تعارف و شوخی و شعر و شعار و نغز و نظم و نثر خمینی نبود. (۳)

ابرام خمینی بر «نیستم نیست که هستی همه در نیستی است» مانیفست انقلاب خمینی در مقابل هژمونی فرهنگی «شیطان بزرگی» بود که با دعوت انسان به «خودبینی خویش کامانه» بسترساز تفرعنی شد که اینک گشاده رویانه و آغوش گشایانه از داعش تا فواحش را هم زمان و توامان بارداری و میزبانی و عهده داری می کند. (۴)

تعامل انقلاب خمینی با هژمونی تفرعن و ابتذال همه کـَس کُش آمریکائی قرینه ای اشبه به لطیفه امتزاج طهارت با کثافت است! (۵)

امتناع تعامل بین انسان در «تراز اسلام» با انسان در «تراز شیطان» قرینه فرجام «درسو اوزالآ» اثر درخشان «آکیرو کوروساوا» کارگردان شهیر ژاپنی است.

شکارچی پیر و بی آلایش و با صفائی که در عمق طبیعت خشن سیبری چابکانه و چالاکانه و سبکبالانه و زلال و شاداب و شفاف با طبیعت و در طبیعت به «این همانی» رسیده بود و تنها در فردای بیرون کشاندنش از «طبیعت و حُریت» و الحاقش به شهریت و مدنیت در مدرنیته «ولادی وستوک» بود که به اسم «تعامل با تمدن» پژمرد و افسرد و جنازه گمنام اش پایان بدفرجامی اش در گوشه ای از دهکده جهانی کدخدا شد! (۶)

جناب آقای روحانی

انقلاب خمینی اگر صفوت و جلالتی دارد آن صفوت و جلالت را مدیون خودباشی و بیرون باشی از چرخه تعامل تیول دارانه حضرت کدخدا است.

زنده باشی این انقلاب مدیون خودباشی و بشاشی این انقلاب ما به ازای تحاشی آن از بره باشی چوبدارانه حضرت کدخدا است.  

با نام «تعامل» این انقلاب را به تیولداری جهانی کدخدا قلمه زدن بمعنای بی فردائی این انقلاب و بی مقداری این نظام و و پژمردگی و افسردگی و دلمُردگی خمینی صفتانی است که با «درسوی» مهربان «کوروساوا» به هم فرجامی و بدفرجامی تلخکامانه خواهند رسید!  

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ نگاه کنید به کلیله و دمنه ـ داستان خرگوش باهوش و شیر کم هوش ـ http://bit.ly/2eSVwIA

۲ـ توضیحات بیشتر را در مقاله «از سماحت یک ریختی تا ملالت هم ریختی» ببینید ـ http://bit.ly/2dwWRpR

۳ـ اشاره به سروده «نیستم نیست که هستی همه در نیستی است ـ هیچم و هیچ که در هیچ نظر فرمائی» امام

۴ـ نگاه کنید به مقاله «از داعش تا فواحش» ـ http://bit.ly/24WgY0X

۵ـ نگاه کنید به مقاله «فرجام و انجام انسان در لیبرالیسم و اسلام» ـ http://bit.ly/1GGKrPw

۶ـ نگاه کنید به «درسو اوزالآ» در ویکی پدیا ـ http://bit.ly/2eUZhQ1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۸:۰۹
جمعی از نویسندگان
سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۵۰ ق.ظ

حق تقدم با عابر است!

1- ناصر‌آقا یکی از راننده‌های قدیمی تهران بود - خدا رحمتش کند - روی اتوبوس‌های خطی درون شهر کار می‌کرد. از میدان خراسان به میدان توپخانه سابق مسافر می‌کشید. روزهای آخر عمر را در قهوه‌خانه‌ای که پاتوق راننده‌ها بود سپری می‌کرد. از قول او نقل می‌کنند که می‌گفت؛ یکی از روزها که باد تندی می‌وزید با اتوبوسم که پُر از مسافر بود وارد میدان توپخانه شدم، ناگهان چشمم به عابری افتاد که باد کلاهش را ربوده بود و او وسط میدان دنبال کلاهش می‌دوید. اتوبوسم ترمز درست و حسابی نداشت و فرمانش هم گیج می‌زد هر چه بوق زدم بی‌فایده بود و عابر شش‌دانگ حواسش را به کلاهش داده و دنبال آن می‌دوید. اتوبوس به چند قدمی عابر رسیده بود. همه مهارتم را به کار گرفتم و بالاخره با هزار زحمت توانستم کلاه را رد کنم!... قهوه‌چی که دلش برای عابر به شور افتاده و منتظر نتیجه ماجرا بود با دلواپسی پرسید؛ ناصر آقا! پس عابر چی؟ و ناصر آقا سینه‌ای صاف کرد و گفت؛ عابر که هیچی! زیر چرخ‌های اتوبوس له شد و عمرش را به شما داد! اما در عوض کلاه سالم مانده بود! قهوه‌چی به ملامت گفت؛ مهارتی که از آن دم می‌زدی همین بود؟!  کلاه بی‌سر به چه دردی می‌خورد؟ و ناصر‌آقا قیافه حق به جانبی گرفت و گفت؛ بالاخره یک سر دیگر پیدا می‌شود که کلاه را روی آن بگذارند!...

2- اغراق نیست اگر گفته شود  در حالی که  سه سال و 5 ماه از عمر  دولت آقای روحانی می‌گذرد بسیاری از وعده‌هایی که قبل و بعد از انتخابات داده بودند عمل نشده و بر زمین مانده است. اما آقای روحانی که معلوم نیست از چه مشاورانی مشورت می‌گیرد بر توفیقات دولت خویش! تاکید دارد و کارنامه دولت یازدهم را با شماری از شعارها و آمارهای غیرواقعی تزئین می‌کند و در بسیاری از موارد نیز صورت مسئله را تغییر می‌دهد و مطالبات مردم را که برخاسته از وعده‌های خود ایشان بوده و هست با طرح مسائلی که هرگز در فهرست مطالبات ملت نبوده است کنار می‌گذارد و...

اگرچه پرداختن به وعده‌های بر زمین مانده دولت یازدهم موضوع این نوشته نیست، چرا که پیش از این بارها به آن پرداخته‌ایم و پرداخته‌اند ولی اشاره به چند نمونه از اظهارات رئیس‌جمهور محترم که طی چند روز اخیر به مناسبت‌های مختلف مطرح کرده‌اند می‌تواند پاسخ پرسشی باشد که در ادامه یادداشت پیش روی خواهد آمد.

3- آقای روحانی در مراسم روز ملی صادرات به جای توضیح درباره علت رکود صادرات که ناشی از مسدود بودن روابط بانکی است و این نکته بارها از زبان مسئولان دست‌اندرکار دولتی نیز مطرح شده است، می‌فرمایند؛ رونق صادرات در تایلند و ویتنام و مالزی به خاطر آن است که روابطشان را با دنیا بر مبنای تعامل سازنده قرار داده‌اند و نتیجه می‌گیرد که «از دعوا با دنیا صادرات بیرون نمی‌آید»!  و توضیح نمی‌دهند که کلاه توقف صادرات را آمریکایی‌ها در جریان توافق هسته‌ای بر سر کشورمان گذاشته‌اند و فراموش کرده‌اند که خود ایشان با افتخار گفته بود در اولین روز اجرای برجام، روابط بانکی و تجاری ایران با کشورهای دیگر بدون کمترین مانعی برقرار خواهد شد! آقای روحانی کینه‌توزی سی و چند ساله و بی‌وقفه آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی را هم به حساب دعوای ما با دنیا می‌گذارند! و توضیح نمی‌دهند که توقف صادرات، تاوان وادادگی در برابر دشمنان بیرونی و فریب‌خوردگی ناشی از اعتماد و خوشبینی نابجا به آنان است و شایسته نیست در اظهارات ایشان زورگویی تبرئه و مقاومت در مقابل متجاوزان به باد انتقاد و اعتراض گرفته شود!

4- رئیس‌جمهور محترم در همان مراسم، منتقدان را مخالف برقراری رابطه با دنیا معرفی کرده و اعلام می‌دارد، بعضی‌ها عظمت ایران را هنوز باور نکرده‌اند، ملت ایران در طول تاریخ با دنیا رابطه داشته است! و توضیح نمی‌دهند چه کسی مخالف رابطه با دنیا بوده است؟! آنچه منتقدان سیاست خارجی دولت مطرح کرده و می‌کنند، رابطه متوازن و عزتمندانه و به دور از وادادگی و ذلت‌پذیری است که متأسفانه دولت در این زمینه نه فقط دستاوردی نداشته است بلکه وادادگی در مقابل بیگانگان را به جایی رسانده است که امروزه دولت‌های فکسنی و دست‌چندمی نظیر عربستان و امارات نیز برای کشورمان شاخ و شانه می‌کشند!

5- آقای روحانی در مراسم روز ملی صادرات؛ به گونه‌ای از ضرورت اعتماد به ملت سخن می‌گویند که انگار در مقابل تلاش ایشان و دولتشان برای اعتماد به مردم کسانی  ایستادگی کرده و مانع از برقراری این اعتماد شده‌اند! ایشان در همین زمینه می‌گوید «باید به ملت ایران اعتماد کنیم، فقط چهار نفر نیروی امنیتی نمی‌توانند مورد اعتماد ما باشند»! باز هم جناب رئیس جمهور توضیح نمی‌دهند که مگر نیروهای امنیتی مانع ایجاد اعتماد به مردم بوده‌اند؟! و این پرسش را هم بی‌پاسخ می‌گذارند که این چهار نفر نیروی امنیتی چه کسانی هستند؟!  برخی از وزیران و مشاوران ایشان از اعضای موثر مراکز امنیتی کشور بوده‌اند و مخصوصا شخص جناب آقای دکتر روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یعنی یکی از برجسته‌ترین کانون‌های امنیتی کشور بوده است. بنابراین باید پرسید که رئیس‌جمهور محترم از کدام چهار نفر نیروی امنیتی به گلایه یاد می‌کنند؟! ضمن آن که حضور و فعالیت در مراکز امنیتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمتی بزرگ به ملت و نظام و شایسته افتخار و مباهات است.

6- رئیس‌جمهور محترم در جمع مردم اراک، برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه می‌کند که برای چیدن سیب و گلابی آمده‌اند و خطاب به آنها می‌گوید؛ باید برای بهره‌برداری از میوه‌های این باغ صبر کرد! این اظهارات آقای روحانی در حالی است که پیش از این برجام را «فتح‌الفتوح»، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرت‌های بزرگ در برابر اراده ملت»!، «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» و... نامیده و تأکید کرده بود «در همان روز اول توافق، تمام تحریم‌های بانکی، بیمه‌ای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریم‌های اقتصادی به طور کامل لغو خواهند شد و نه تعلیق. حتی تحریم‌های تسلیحاتی نیز کنار گذاشته می‌شود»! اکنون باید از آقای روحانی پرسید سخن آن روزهایتان را باید باور کرد و یا اظهارات امروزتان را که با یکدیگر در تناقض بوده و فاصله‌ای پرناشدنی دارند.

7- یکی از وعده‌های اصلی و پررنگ آقای روحانی که قبل و بعد از انتخابات روی آن تأکید کرده بودند، ایجاد اشتغال بود، از جمله «دولت تدبیر نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشد.»، «دولت تدبیر بیکاری را با روش‌هایی چون توجه به صنعت، کشاورزی و گردشگری کاهش خواهد داد»، «مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی، می‌توانیم بیکاری را ریشه‌کن کنیم»! و...

اما جناب روحانی ابتدا در جمع مردم اراک از ایجاد اشتغال برای بیکاران ابراز ناتوانی می‌کند، ولی فردای آن روز در جمع مردم خمین ابراز می‌دارد که طی یک سال 714 هزار شغل ایجاد کرده است و این در حالی است که مرکز پژوهش‌های مجلس از بیکاری بیش از 7 میلیون نفر خبر داده و تأکید می‌کند ادامه مسیر با این شیب، تعداد بیکاران را در سال 1400 به 11 میلیون نفر می‌رساند، وزیر کار اعلام می‌کند؛ هر 5 دقیقه یک نفر به جمعیت بیکار کشور اضافه می‌شود. از سوی دیگر معلوم نیست با توجه به رکود سنگین و فزاینده که تعطیلی پی در پی کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و صنعتی را به دنبال داشته و دارد، وعده رئیس‌جمهور محترم چگونه قابل تحقق است!

8- آقای روحانی در جمع مردم خمین می‌گوید؛ «کارخانه‌های ما یکی پس از دیگری از رکود خارج می‌شود»! این ادعای رئیس‌جمهور محترم در حالی است که وزیر صنعت ایشان تأکید می‌کند «7 هزار واحد متوقف در شهرک‌های صنعتی وجود دارد» و معاون وزیر صنعت خبر می‌دهد «10 هزار واحد صنعتی یعنی 29/5 درصد کل واحدهای صنعتی، با ظرفیت کمتر از 50درصد کار می‌کنند» و نماینده مجلس اعلام می‌کند «60 درصد واحدهای صنعتی و تولیدی تعطیل است» در میان مراکز تولیدی تعطیل شده نام مراکز پرسابقه‌ای نظیر ارج، قند ورامین، پارس‌کروم خزر (تنها واحد تولید کننده مواد‌اولیه صنایع چرم در خاورمیانه)، فولاد سبزوار، ایرانا و... به چشم می‌خورد. و ده‌ها نمونه دیگر از اینگونه اظهارات متناقض و ارائه آمارهای غیرواقعی که شرح آن به درازا می‌کشد.

9- و بالاخره، مروری هر چند گذرا بر عمر سه سال و پنج ماهه دولت آقای دکتر روحانی به وضوح حکایت از آن دارد که دولت ایشان در تحقق بسیاری از وعده‌هایی که داده بود موفق نبوده است و در مواردی نیز خسارت‌های بعضا جبران‌ناپذیری- و یا دستکم به سختی قابل جبرانی- را هم باعث شده است. و از سوی دیگر، تردیدی نیست که جناب ایشان رسیدن به این نقطه را در برنامه کاری خویش نداشته و نمی‌پسندیده‌اند. این نکته را از تغییر ماهیت وعده‌هایی که داده‌اند و اصرار بر اعلام تحقق آنچه تحقق نیافته است می‌توان درک کرد و حال آن که چاره کار در تغییر مسیر حرکت دولت و جا به جایی ریل‌گذاری‌های پیشین است و نه جا به‌جایی این وزیر و آن معاون و یا پنهان کردن واقعیات تلخی نظیر دستاورد تقریبا هیچ برجام، تحمیل رکود، تعطیلی مراکز تولید، تحقیر نظام و مردم در برابر بیگانگان و مشغول کردن دولت به مسائل حاشیه‌ای ... و در یک‌کلام باید به فکر نجات عابر بود و نه کلاه!

حسین شریعتمداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۰۳:۵۰
جمعی از نویسندگان
يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ب.ظ

شجره خبیثه

شجره طیبه و شجره خبیثه در قرآن آمده است و شجره خبیثه یا درخت بدی ها هیچ موقع سیب و گلابی نمی دهند و انتظار برداشت سیب و گلابی از شجره خبیثه انتظار بیجا و بیخود است و وعده دهندگان چنین چیزی فقط روی فریب مردم حساب باز کرده اند.


وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍخَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿ابراهیم: ٢۶﴾


- و (همچنین) «کلمه‏ی خبیثه» را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد.


و از آنجا که یکی از بهترین طریق برای تفهیم مسائل استفاده از روش مقابله و مقایسه است بلافاصله نقطه‏ی مقابل «شجره‏ی طیبه» را در آیه‏ی بعد چنین بیان می‏کند:


اما «مثل کلمه خبیثه و ناپاک همانند درخت خبیث و ناپاک و بی‏ریشه است که از روی زمین کنده شده و در برابر طوفانها هر روز به گوشه‏ای پرتاب می‏شود و قرار و ثباتی برای آن نیست» (و مثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار).


کلمه‏ی «خبیثه» همان کلمه‏ی کفر و شرک، همان گفتار زشت و شوم، همان برنامه‏های گمراه‏کننده و غلط، همان انسانهای ناپاک و آلوده، و خلاصه هرچیز خبیث و ناپاک است.


بدیهی است درخت زشت و شومی که ریشه آن کنده شده، نه نمو و رشد دارد نه ترقی و تکامل، نه گل و میوه، و نه سایه و منظره، و نه ثبات و استقرار، قطعه چوبی است که جز بدرد سوزاندن و آتش زدن نمی‏خورد، بلکه مانع راه است و مزاحم رهروان، و گاه گزنده است مجروح کننده و مردم آزار!.


جالب اینکه در وصف «شجره طیبه» قرآن با تفصیل سخن می‏گوید و اما به هنگام شرح «شجره‏ی خبیثه» با یک جمله‏ی کوتاه از آن می‏گذرد تنها می‏گوید «اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار» از زمین کنده شده و قراری ندارد زیرا هنگامی که ثابت شد این درخت بی‏ریشه است دیگر شاخ و برگ و گل و میوه تکلیفش روشن است.


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۵ ، ۲۲:۱۲
جمعی از نویسندگان
يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۹ ق.ظ

ارسال سلاح به عربستان متوقف شود

رئیس موسسه سیاست بین الملل اتریش گفت: غرب ارسال سلاح به عربستان را متوقف کند/دخالت نظامی ریاض در یمن تصمیمی یک جانبه بود/ پاسخ ارتش یمن به ادامه حملات عربستان به مناطق مسکونی/ مرکز تجمع نظامیان سعودی درهم کوبیده شد.
آمریکا و آل سعود در جنایات یمن و سوریه و عراق سهیم هستند و صهیونیست ها در پشت پرده این جنایات هستند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۰:۱۹
جمعی از نویسندگان
چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۹ ق.ظ

افراطی گری های اعتدالی!

نیش و کنایه های دکتر هاشمی وزیر معتدل وزارت بهداشت و درمان در جمع روانپزشکان و مطرح کردن سردار علم و حرم و قلم نشان از ذات افراطی اصلاح طلبان معتدل است و نشان می دهد این جماعت آدم بشو نیستند. توهین به مداحان و مدافعان حرم و اهل رسانه در این سطح غیر قابل چشم پوشی است.


از طرفی مسأله دو تابعیتی ها و دارندگان گرین کارت و سیتی زن کارت و غیره و قسمی که در قبال دریافت تابعیت برای دست به ماشه بودن برای آن کشور بویژه آمریکا، بدون طفره رفتن و صادقانه، می خورند نشان از هدفگیری دقیق پروژه نفوذ دارد و نقش عناصر اصلاح طلب در مواجهه با این پروژه در دولت و مجلس تعیین کننده است.

مردم در فضای باز و شفاف سیاسی که نظام مقدس جمهوری اسلامی در سایه تداوم انقلاب اسلامی بوجود آورده است و با تدابیر انتخاباتی و ابلاغی رهبر انقلاب اسلامی ایجاد شده است بینی عناصر غربگرا و ارباب قلدرشان آمریکا را به خاک خواهند مالید. ان شاء الله

به قول آن برادر تبریزی مان می ماند مسأله دزد ها، دزد هم که دزد است نباید به این جماعت فرصت دزدی داد و با تدابیر و تصمیمات عاقلانه و اتخاذ روش های علمی و تجربه شده باید با این جماعت برخورد نمود چون در حال حاضر ما دو مشکل اساسی در ابعاد داخلی و خارجی داریم مشکل داخلی دزدها و اختلاسگران هستند و مشکل خارجی قلدری بین المللی آمریکا و صهیونیسم بین الملل است که الحمدلله در صحنه بین المللی خوب آشکار شده ایم و با رهبری امام خامنه ای حرف اول را در دنیا می زنیم و با ادامه این خط مشی ان شاء الله خواهیم توانست به قله های رفیع پیروزی برسیم. اما جماعت دزد در داخل بدجوری به جان مردم افتاده اند و دولت ها توفیق چندانی در مواجهه با این جماعت نداشته است و شاهد آن قبح زدایی است که در این زمینه صورت گرفته است و درگیری این جماعت برای تقسیم غنایم بین خودشان و تماشاگری مردم است.


مردم تماشاگر دزدانی هستند که سر غنایم به جان هم افتاده اند و بی شرمانه تر از همه ذخایر نظام خواندن این  دزدها است.😳


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۰۹:۱۹
جمعی از نویسندگان
سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۷ ب.ظ

تغییر در دانشگاه آزاد اسلامی ماکو

بنابه گزارشات رسیده سیف الدین آب برین به عنوان رییس دانشگاه آزاد اسلامی ماکو انتخاب شده است.


انتصاب بجا و شایسته ایشان را تبریک می گوییم!


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۸:۴۷
جمعی از نویسندگان
يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ب.ظ

به حق عمل نمی کنند و از باطل دست نمی کشند

چند روزی است عاشورا را پشت سر گذاشته ایم و هنوز این صدای حسین علیه السلام است که فرمود به حق عمل نمی کنند و از باطل دست نمی کشند! 

چه زیاد هستند مدعیان و چه اندک هستند عمل کنندگان! نه تنها به حق عمل نمی کنند از باطل هم دست نمی کشند و گرفتار نفس خود هستند و فکر می کنند در این دنیا همیشگی هستند و روز مرگ و حساب و کتابی برای خود قایل نیستند و مضحکتر اینکه قیاس بین گناه دیگران می کنند و چون گناه این یکی از گناه آن یکی بیشتر است پس ما مجاز هستیم هر کاری بکنیم.

در دید اینگونه افراد، صالحین و پرهیزکاران پریشان احوال و ناصالح جلوه می کنند و رندان و ناصالحان، زرنگ و صالح می نمایند، معیار نه قانون است و نه قضاوت مردم بلکه تبار و همپالگی ها برای این عده ملاک عمل می باشد. اگر همپالگی شان و ایل و تبارشان راضی و خشنود بودند پس همه چیز رو به راه و درست است فرقی نمی کند از چه راهی!

تولا و تبری، امر به معروف و نهی از منکر برای این جماعت مفهومی ندارد و همراهی با شیطان به شرط سود عین صواب است و نماز و روزه هم وجدان شان را تسلی می دهد و حج را می گزارند اگر مشکلی نباشد و جهاد را هم یک جورهایی ازش می گذرند. این جماعت خمس و زکات ندارند و اگر ممکن بود نمی دهند و می گیرند. توحید و نبوت و معاد را تا جایی قبول دارند که با دنیای شان در نیافتد و اعتقادی به عدل و امامت ندارند که اعتقاد به همه اینها بدجوری دست و پای شان را می گیرد. این جماعت اگر یک جا جمع شوند با اطمینان می توان گفت شمرها و ابن مرجانه ها و عمر سعدها آنجا هستند و زیر بیرق یزید سینه می زنند هر چند مدعی حق باشند و می خواهند حسین ها را سر ببرند و به علی اصغرها و رقیه ها علیهم السلام رحم نمی کنند و علی اکبر ها و قاسم ها را زیر سم اسبان سرکش شان له می کنند و دستان ابوالفضل ها را قلم می کنند و علم!

این جماعت به حق عمل نمی کنند و از باطل دست نمی کشند. والسلام


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۵۸
جمعی از نویسندگان
يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۷ ب.ظ

قانون انتخابات و چالش ها

بررسی قانون انتخابات توسط حاج حسین سلطانی کارشناس مسایل سیاسی:


سلام برادران و خواهران انقلابی

سیاست های ابلاغی اخیر امام خامنه ای در خصوص انتخابات حکایت از نارسائی و وجود ضعف در قانون انتخابات دارد. قانون فعلی انتخابات چه انتخابات مجلس شورای اسلامی و چه انتخابات های دیگر دارای کاستی هایی است که مالا منجر به بروز مشکلاتی در ارکان جمهوری اسلامی می شود که از آن جمله بعضا حضور عناصر نفوذی دشمن در مراکز تصمیم گیری کشور و یا حداقل در برخی مواقع منجر به ورود افرادی می گردد که شایسته و در تراز جمهوری اسلامی نمی باشند.

در حال حاضر قانون انتخابات شرایط را برای شناخت صحیح مردم از نامزدهای انتخاباتی فراهم نمی کند. معمولا شناخت افراد از نامزدها ، شناختی سطحی و ظاهری است که این نوع شناخت متناسب با وصیت نامه امام رحمه ا... علیه و توصیه های امام خامنه ای مد ظله العالی در خصوص انتخاب اصلح نیست. تاکید معظم له در بند های اول و دوم سیاست های ابلاغی دقیقا در راستای انتخاب بر مبنای شناخت صحیح و اصولی است.

ضعف دیگر قانون انتخابات نبود شرایط قانونی برای شناسایی اولیه توانایی و شایستگی داوطلبانه در مرحله ثبت نام است. حضور هر فردی با هر شرایطی در انتخابات( بر خلاف تبلیغاتی که پلورالیست ها می کنند ) نقطه ضعف هر نظامی است و نه نقطه قوت آن. بنا بر این لازم است شرایط اولیه توانایی و شایستگی داوطلبین در مرحله ثبت نام توسط نهادهای نظارتی در کنار شرایط دیگر احراز گردد.

نکته بسیار مهم دیگر در سیاست های ابلاغی معظم له شفاف سازی منابع و هزینه های انتخاباتی داوطلبین است. به طور قطع شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست که نامزدهای انتخاباتی در تبلیغاتشان از سبک سرمایه داری غربی تقلید کنند و خدای ناکرده آرای ارزشمند خود را به بهای ناچیز سرمایه داران زالو صفت بفروشند و خود را وام دار عده ای سودجو و حریص به دنیا نمایند. متاسفانه قانون فعلی انتخابات در این زمینه نیز دارای ضعف و کاستی است که لازم است نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با وضع قوانین جدید راه نفوذ دنیا طلبان را سد نمایند.

و نکته آخر این که شعار اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان محترم فعلی مجلس شورای اسلامی در زمان تبلیغات انتخاباتی شان برقراری عدالت اجتماعی بوده است. حال خود قضاوت کنند آیا شرایط و قوانین فعلی انتخابات به گونه ای بوده که داوطلبان و نامزدهای انتخاباتی از امکانات دولتی و عمومی به طور یکسان و عادلانه ، آن گونه که مورد تاکید امام خامنه ای می باشد ، برخوردار باشند؟!

به هر حال این وظیفه مسئولین قوا و به ویژه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی است که با ایجاد تغییر در قانون انتخابات نسبت به اجرایی شدن اوامر معظم له اقدام نمایند. والسلام


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۱۷
جمعی از نویسندگان
يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۵ ب.ظ

بدهکارترین کشورهای دنیا کدامند

🔸 پایگاه خبری «بیزینس اینسایدر» به بررسی ۱۹ کشور پرداخته که بالاترین نرخ بدهی دولتی را در جهان دارند. برخی از این کشورها عبارتند از:

۱- ژاپن(۲۴۸.۱ درصد)

۲- یونان(۱۷۸.۴ درصد)

۳- لبنان(۱۳۹.۱ درصد)

۴- ایتالیا(۱۳۲.۶ درصد)

۵- پرتغال(۱۲۸.۸ درصد)

۶- جامائیکا(۱۲۴.۳ درصد)

۷- کاپه‌ورده(۱۱۹.۳ درصد)

۸- بوتان(۱۱۵.۷ درصد)

۹- قبرس(۱۰۸.۷ درصد)

۱۰- بلژیک(۱۰۶.۳ درصد)

۱۱- آمریکا(۱۰۵.۸ درصد)

۱۲- باربادوس(۱۰۳ درصد)

۱۳- اسپانیا(۹۹ درصد)

۱۴- سنگاپور(۹۸.۲ درصد)

۱۵- فرانسه(۹۶.۸ درصد)


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۵:۱۵
جمعی از نویسندگان
شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۸ ب.ظ

در ادامه رندی ها:بوفالو و بز خود خواه

بوفالوی نر قوی موفق شد تا از حمله شیر بگریزد او به سوی غاری می دوید که اغلب به عنوان پناهگاه از آن استفاده می نمود هوا تاریک شده بود بالاخره به غار رسید در حالی که شیر به دنبال او به هر سو سرک می کشید. هوا ابری شده بود و باد به شدت می وزید، طوفانی هولناک در راه بود. بوفالو وارد غار شد تا بدینسان از تیر رس نگاه شیر در امان بماند. 



در این هنگام بزی را دید که به سوی او حمله می کند بوفالو به بز گفت آرام باش دوست من در نزدیکی غار، شیر بزرگی حضور دارد تو با این کارها او را متوجه حضور هر دویمان می سازی شیر گرسنه است کمی صبور باش. اما بز خود خواه همچنان شاخ می زد.


بوفالو برای در امان ماندن به انتهای غار تاریک رفت و بز هر بار چند قدمی از او دور می شد و دورخیز می نمود و دوباره شاخ های تیزش را در تن بوفالو وارد می ساخت. آخرین بار که بز از بوفالو دور شد تا دوباره به طرف او حمله کند شیر گرسنه او را در دهانه غار دید و به چشم بر هم زدنی خفه اش نمود و شکمش را با دندانهای تیزش پاره نمود.

این داستان ما را به یاد این جمله حکیمانه بزرگ می اندازد که : « امنیت دیگران بخشی از امنیت و رفاه ماست » و بز نادان به خاطر رفاه خود، امنیت بوفالو را در نظر نگرفت و این گونه جان خویش را از دست داد.


https://telegram.me/bavarnews

http://bavarnews.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۸:۰۸
جمعی از نویسندگان