جنگ روانی/قسمت اول
تعریف جنگ پیچیده روانی می توان به این موضوع اشاره کرد که گروه های هدف به هیچ وجه در باورشان نمی گنجد که در مسیر اهداف دشمن حرکت می کنند باز تعریف جنگ روانی می تواند به چند سطر خلاصه شود: جنگ روانی جنگی است که گروه های هدف در جهت کمک به دشمن اقدامات مختلف تبلیغاتی، اقتصادی و نظامی و سیاسی و فرهنگی را با هزینه شخصی انجام می دهند اما از اینکه در راستای اهداف دشمن اقدام کرده اند خبر ندارند.
جنگ روانی همان جنگ کلمه و عقیده است خواه به صورت مخفی آشکار، شفاهی و یا کتبی باشد، اساساً سلاحی است که به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امکان برقراری ارتباط عاطفی، مخاطب را داشته باشد می تواند به اعماق او نفوذ کند.
عملیات روانی باید به نواحی اجرا شود که گروه های هدف احساس پیروزی کرده و در راه حفظ آن پیروزی دفاع و برای نهادینه کردن آن تلاش کنند.
جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از " استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود"، می داند.
«سان تزو» در کتاب «هنر جنگ» نکتهای را مطرح میکند و میگوید: «میشود جنگید، اما مهم ترین کار این است که شما در یک نبرد بدون جنگ، پیروزی را به دست بیاورید!» چیزی که او مد نظر قرارداده، همان عملیات روانی و جنگ نرم است.
برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگیهای این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار میگیرد، جان انسانها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال میشود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار میگیرد، افکار عمومی است.
برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغپردازی رسانههای خارجی، آگاه کنیم
که این دو مهم فقط با تلاش برای تقویت و بینالمللی کردن رسانههای داخلی قابل دستیابی است.
#علی_مختارزاده
🇮🇷 @bavarnews