نشریه باور با همت دانشجویان بسیجی دانشگاه های ماکو در سال ۱۳۸۳ پایه گذاری شد و در حال حاضر هم همکاری این جمع ادامه داشته و بر اساس خدا باوری، مردم باوری، خودباوری و خلقت شکل گرفته است. امید است این نشریه بتواند به رسالت عدالتخواهی، روشنگری و بارورسازی امید و شعار ما می توانیم عمل کند.
ارزش ها در ساحت های ارتباطی انسان با خدا، خود، خلق و خلقت ساری و جاری است. انسان دارای ساحت های ارتباطی چهارگانه با خدا، خود، خلق و خلقت است.
عوامل گوناگونی همانند تقلید، عادت، تلقین و تفکر برای ترجیح دادن و گزینش کردن یک گزینه موثر هستند در میان انها، عامل عقلانی اگاهانه که برای انتخاب گزینه برتر، بسیار مهم است.
امام خمینی رضوان الله تعالی علیه معتقد بودند انسان تا منزل حیوانیت با سایر حیوانات هم قدم بوده، و از این منزل دو راه در پیش دارد که با قدم اختیار باید طی کند یکی منزل سعادت است که صراط مستقیم رب العالمین است: ان ربی علی صراط مستقیم و یکی راه شقاوت که طریق معوج شیطان رجیم است.
امید است در راه تحقق تمدن نوین اسلامی هم قدم و همگام باشیم و این تلاش جمعی مرضی ر ضای خداوند متعال قرار گیرد. با توجه به مشارکت دیگر دوستان و همفکران عزیز از این به بعد به جای اسم خاص از نام جمعی از نویسندگان استفاده خواهیم کرد.
صورتش یخ زده و سرخ است. ریش و سبیلش تازه درآمده؛ همینقدر کم سن و سال. ماسکش را داده روی چانهاش که صدایش شنیده شود. پریشان به دوربین نگاه میکند: «حامد اکبری هستم. سر دروازهدولت شیفتم. این راننده ماشین اومده بدون مجوز تردد خط ویژه به من گفته ل...ی منم جوابشو دادم بهش گفتم بچهخوشگل. خود نماینده مجلس پیاده شده زده تو گوش من. هم شاهد داریم، هم دوربین هست.» از آن طرف هم مردم را شاهد میگیرد که از نماینده سیلی خورده است. چند نفر هم میگویند که ما شاهدیم این آقا سیلی زد!
این راننده که احتمالا برای خوشخدمتی به این سرباز فحش داده تا بلکه نماینده سبزوار از این همه شجاعت و جسارتش به وجد بیاید و نهایتا لبخندی بزند، تکلیفش روشن است. آدم را یاد کاراکتر «نقی معمولی» میاندازد، وقتی راننده «مجلسیآدم» بود؛ کسی که فکر میکرد چون راننده مجلسیآدم است، پس حتما آدم مهمی است و میتواند از هر رانتی استفاده کند. برای همین پرچم ایران را روی لیموزین مشکی نصب کرده بود، اسلحه قلابی حمل میکرد، نانچیکو همراهش بود و هر کاری دلش میخواست میکرد.
اما خود آقای نماینده قضیهاش فرق میکند. او بوضوح میخواسته قانون را دور بزند و وقتی با مانعی به نام حامد اکبری مواجه شده، برآشفته شده است. خودش میگوید سیلی نزدهام و درگیر نشدهام و حتی مدعی است سرباز به او توهین کرده است. البته که بررسی این بخش ماجرا چندان کار سختی نیست اما چیزی که در حال حاضر مشخص است و هیچ شبههای دربارهاش وجود ندارد، این است که آقای نماینده داشته از خط ویژه عبور میکرده. نماینده سبزوار دقیقا در حال انجام چه ماموریت مهمی بوده یا داشته چه امدادرسانی فوریای میکرده یا به کدام جلسه خیلی مهم داشته میرفته که نیاز بوده از خط ویژه استفاده کند؟
سال ۹۴، رئیس وقت پلیس راهور تهران گفت که «نمایندگان مجلس به واسطه مسئولیتشان این مجوز را ندارند که در خطوط ویژه تردد کنند و تردد در خطوط ویژه، اعم از پلیس، اورژانس و آتشنشانی نیز دارای ضوابط خاصی است». گرچه سه سال بعد، یک نماینده مجلس از نامهای محرمانه خبر داد که در آن از جانب معاونت اجرایی مجلس اعلام شده بود امکان بهرهمندی نمایندگان از مجوز تردد در خطوط ویژه در سطح شهر تهران فراهم شده است!
از طرفی، علیاصغر عنابستانی هم آدم مسئولیتندیدهای نیست که چارچوبها را نداند و اتفاقا همین بیشتر آدم را نگران میکند. او سالها مدیرکل امور اجتماعی استانداری خراسان رضوی، معاون استانداری این استان، فرماندار سبزوار، استاندار استان چهارمحال و بختیاری و معاون امور اجتماعی دستیار ارشد رئیسجمهور در نهاد ریاستجمهوری در دوران محمود احمدینژاد بوده است.
اما فارغ از اصل این اتفاق تلخ، اگر جنجال خط ویژه را در کنار داستان چندی قبل کتکخوردن یک سرباز وظیفه از یک قاضی در شهرستان بابل و همینطور «پامنقلی»خواندن رئیس جمهوری توسط یک روحانی در برنامه زنده تلویزیونی بگذاریم، به دو عنصر مشترک میرسیم «قدرت» و «تریبون»؛ چیزهایی که انگار وقتی به آنها میرسیم رفتارهایمان عجیب و غریب میشود.
دکتر محمد رحیمی - جامعهشناس و استاد دانشگاه - در اینباره به ایسنا میگوید: «مصادیق بسیاری از رفتارهای نامتعارف توسط افراد صاحب قدرت و نفوذ را در زندگی روزمره شاهد بودهایم. اخیرا توهین آقای احمد جهانبزرگی به رئیس جمهوری و همچنین توهین و سیلی نماینده مجلس به سرباز وظیفه توجه همگان را به خود جلب کرده و همه دنبال چرایی این رخداد هستند. پیشتر هم که یک قاضی در بابل یک سرباز را کتک زده بود. از زوایای مختلفی میتوان به این مسأله نگاه کرد و به تحلیلهای مختلفی دست یافت. بنده با عینک جامعه شناختی به این مسأله نگاه میکنم و تلاش دارم تبیینهای جامعهشناختی از وقوع این رخداد داشته باشم.»
او ادامه میدهد: «جامعه ایران از یک بحران عمیق معرفتی و رفتاری رنج میبرد؛ بحرانی که باعث شده افراد نتوانند میان هنجار و ناهنجار تمایز قائل شوند و آنگونه که شایسته است رفتار کنند. برای فهم بهتر شکلگیری این بحران معرفتی نیازمند توجه به زمینههای اجتماعی این زیستجهان هستیم.»
این جامعهشناس اضافه میکند: «جامعهشناسان معتقدند انسانها در بسترهای اجتماعی شکل پیدا میکنند و رفتارهایشان تعین مییابد. بر این اساس میتوان گفت انسانها به میزان حقارتی که تجربه کردهاند توهین میکنند، به میزان تجربه زیستهشان از عشق به همدیگر عشق میورزند و به میزان کمبودشان دیگران را آزار میدهند. هرچه حقیرتر باشند بیشتر توهین میکنند تا عقدهشان را جبران کنند. هر چه در زمینه اجتماعی که فرد در آن رشد کرده ارزشهایی چون نوعدوستی، همدلی، هیجانات مثبت و نظایر آن بیشتر رواج داشته باشد، شخصیتشان بهنجار و اجتماعی بار میآید و محترمانهتر و انسانیتر رفتار میکنند. به نظر میرسد افرادی که در محیطهای آغشته به عقدهها و حقارتهای قدرت و اقتدار و انواع محرومیتهای اجتماعی رشد کرده باشند، پرخاشگر، ستیزهجو، وقیح و غیر قابل مهار خواهند بود و فاصله بیشتری با الگوی زیست بهنجار خواهند داشت.»
رحیمی معتقد است: «از سوی دیگر این مسأله را میتوان در قالب روابط قدرت و اقتدار تبیین کرد. انسانها ذاتا قدرتطلبند و از دستوردادن و امر و نهی کردن خشنود میشوند و حس خوبی به دست میآورند. به تعبیر «رندل کالینز» تجربههای فرماندهی و فرمانبری، تعیینکنندگان اصلی نگرشها و رفتارهای فردیاند؛ به طوری که هر چه شخص بیشتر فرمان دهد مغرورتر و به خود مطمئنتر و رسمیتر است و بهتر میتواند خودش را با آرمانهای سازمانی که به نام آن فرمانهایش را توجیه میکند، منطبق سازد. ماجرای درگیری نماینده مجلس با سرباز وظیفه را میتوان ناشی از روابط قدرت و اقتدار دانست؛ اقتداری که به این شخص اجازه میدهد خود را محق بداند و آنطوری که دلش میخواهد با افراد دیگر در روابط روزمره خود برخورد کند.»
این جامعهشناس تصریح میکند: «ما در هر شغل و سمتی که هستیم درست اجتماعی نشدهایم؛ به همین خاطر است که مسئولیتهای اجتماعی مربوط به آن شغل را به درستی انجام نمیدهیم. به همین سیاق، آن نماینده مجلس یا آن روحانی یا آن قاضی، فرآیند اجتماعیشدن را بدرستی طی نکردهاند و تشخیص نمیدهند در چه جایگاهی قرار دارند و باید طبق هنجارهای معمول و بر اساس انتظارات نقشی رفتار کنند. اجتماعیشدن فرآیندی است که شیوههای زندگی در جامعه را به انسان میآموزد، به او شخصیت میدهد و برای انجام وظایف فردی و به عنوان عضو جامعه، ظرفیتهای او را توسعه میبخشد. در واقع اجتماعیشدن را میتوان لازمه ورود به جامعه و موقعیتهای اجتماعی دانست. هر شخصی در کنار مسئولیتهای شغلی یکسری مسئولیتهای اجتماعی نیز دارد ولی بسیاری از افراد از این مسئولیت غافلند و این امر باعث میشود مشکلاتی برای خودشان و دیگران به وجود آورند.»
او همچنین میگوید: «خیلی از ما که دارای سمت مهم، دارای تریبون، پرستیژ، قدرت و اقتدار هستیم، گاهی حد و اندازه خود را نمیدانیم، از حدود و چارچوب خود خارج میشویم و هیچ معیاری برای کنشهایمان متصور نیستیم. در چنین وضعیتی اخلاق رنگ میبازد و با جامعهای خشن با رفتارهای غیر مدنی و ازهمگسیخته مواجه خواهیم بود. لذا جهت پیشگیری از وقوع چنین رخدادهایی که جامعه را به بحران و فروپاشی اجتماعی میکشاند و یأس و ناامیدی و احساس بیقدرتی را تزریق میکند باید بشدت و در کوتاهترین زمان با اینگونه افراد نابهنجار برخورد شود تا جامعه احساس آرامش کند وگرنه سهلانگاری و به اصطلاح «ماستمالیکردن» قضیه تبعات جبرانناپذیری را برای جامعه به دنبال خواهد داشت.»
یک روانشناس هم در اظهاراتی کوتاه به ایسنا میگوید: «به نظرم تستهای روانشناسی و شخصیتشناسی به اندازه بررسی سوابق قضایی و سیاسی و اجرایی افرادی که میخواهند مسئولیتهای مهم را برعهده بگیرند، اهمیت دارد. در کشور ما به هر کسی با هر وضعیت روحی و روانی گواهینامه رانندگی نمیدهند اما اجازه نمایندگی مجلس یا حتی ریاست جمهوری را میدهند و این خیلی عجیب است.»
بد نیست در پایان، این حکایت را مرور کنیم: در میانه جنگ جهانی دوم، وقتی لندن زیر بمباران نازیها بود، چرچیل قرار جلسهای بسیار مهم داشت و بخاطر اشتغال به کارهای دیگر، چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهاش گفت مرا فوری به محل جلسه برسان. راننده مسیر کوتاه ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی قبض جریمه در دست، دستور توقف داد. راننده گفت: «این ماشین نخستوزیر است. ایشان به جلسه محرمانهای میرود و باید سر ساعت به جلسه برسد». افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم من وظیفهمان را خوب میشناسیم.» پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد. وقتی راننده مشغول دور زدن شد، چرچیل سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشود.»
حالا این حکایت را بگذاریم کنار جنجالآفرینی علیاصغر عنابستانی که با رای امثال حامد اکبری به صندلی راحت و چرمین مجلس تکیه زده است. آیا ما هم واقعا جنگ را میبریم؟
جلال زاده ادامه داد: «رئیس جمهور از اسفند سال گذشته از محل کار خود خارج نشده تا ببیند با ۷ سال بودجهنویسی خود چه بر سر مردم آورده است»
نایب رئیس مجلس در پاسخ به تذکر و انتقاد نماینده ارومیه از نسبت به سخنان رئیس جمهور به اعضای کمیسیون تلفیق در جلسه امروز هیأت دولت گفت: "رئیس جمهور حق اهانت به مجلس را ندارد."
وحید جلال زاده در نشست علنی امروز (چهارشنبه، اول بهمن ماه) مجلس شورای اسلامی در تذکر آییننامه با استناد به بند ۱۱ ماده ۲۲ آییننامه داخلی مجلس که بر حفظ شأن، منزلت و اقتدار مجلس و دفاع از جایگاه قانونی نمایندگان تأکید دارد، گفت: "رئیس جمهور برای بار چندم به نمایندگان مجلس و کمیسیون تلفیق اهانت کرد." نماینده مردم ارومیه در مجلس با اشاره به اظهارات امروز رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت که کمیسیون تلفیق را زیر سوال برده است، عنوان کرد: «رئیس جمهور به نمایندگان اهانت کرده و گفته آنها کسانی هستند که ۴ عمل اصلی را بلد نیستند و هر کس دو کلاس سواد داشته باشد متوجه میشود کمیسیون تلفیق به جای ادبیات اقتصادی، ادبیات سیاسی به کار میبرد.»
لو در ادامه خطاب به رئیس جمهور تأکید کرد: "شما که میگویید ۲۷ سال تجربه بودجه نویسی دارید، اکنون چه بر سر مملکت آوردهاید؛ اگر مجلس کلیات بودجه ۱۴۰۰ که بودجه فروپاشی بود، رد میکرد ایشان جرأت اهانت به مجلس را نداشت."
جلال زاده ادامه داد: «رئیس جمهور از اسفند سال گذشته از محل کار خود خارج نشده تا ببیند با ۷ سال بودجهنویسی خود چه بر سر مردم آورده است»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در پایان خاطر نشان کرد: «از رئیس مجلس و هیأت رئیسه میپرسم چرا اجازه میدهید ایشان به مجلس توهین کند؟ نمایندگان باید با رد کلیات جواب رئیس جمهور را بدهند.»
علی نیک زاد ثمرین در پاسخ به تذکر نماینده ارومیه گفت: "درباره رد یا قبول کلیات لایحه بودجه در صحن علنی و توسط همکاران تصمیم گرفته میشود."
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین در ادامه با تأکید بر اینکه کسی حق اهانت به نمایندگان و مجلس را ندارد، اظهار کرد: «کسانی که ادعا میکنند خیلی بلدند و باسوادند، این وضع را برای مردم بزرگ ایران به وجود آوردهاند لذا رئیس جمهور حق نداشت در جلسه امروز هیأت دولت به مجلس اهانت کند.»
صبح امروز حسن روحانی در نشست هیات دولت به شدت از اصلاحات کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه انتقاد کرد و گفت: «بودجه جای اعداد و ارقام و محاسبه و قانونگذاری برنامه سال آینده و حساب و کتاب است. جای شعار نیست که من شعار بدهم یا آنها شعار بدهند چه فایده دارد. من بلدم همه شعارها را جواب بدهم ولی مردم اینها را از من نمیخواهند که آنها شعار بدهند و من جواب بدهم. مردم بودجه خوب و زندگی بهتر و معشیت میخواهند.»
روحانی ادامه داد: «ما گفتیم سال آینده ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت میفروشیم ماحصل آن ۱۹۹ هزار میلیارد تومان بوده است. آقایان آمدند دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه را کردند یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه. بعد به جای ۱۹۹ هزار میلیارد تومان شده ۲۳۰ هزار میلیارد تومان. چشم بندی عجیبی شد. نفت کم شد پول آن بالا رفت. این چطور چشم بندی بود که انجام گرفت. ما ۱۹۹ هزار میلیارد تومان گذاشتیم اینها در کمیسیون تلفیق ۲۳۰ هزار میلیارد تومان کردند و میزان وابستگی بودجه به نفت را ۳۱ هزار میلیارد تومان اضافه کردند.»
رییس جمهوری گفت: "هر کسی چهار عمل اصلی را بلد باشد و کلاس دوم دبستان باشد میتواند محاسبه کند که شما چه کردید. ما نفت را بر مبنای ۱۱ هزار ۵۰۰ حساب کردیم شما قیمت دلار را ۱۷,۵۰۰ تومان حساب کردید اینکه خیلی ساده است آدم ارزش پول ملی را کم کند. شما ۶۰۰۰ تومان ارزش پول ملی را کم کردید تا حساب و کتاب تان جور باشد و بعد میگویید ما نگفتیم قیمت دلار ۱۷ هزار و ۵۰۰ باشد. پس این دم خروس است و این حرفها با قسم حضرت عباس جور در نمیآید."
🔹 سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس: برجام از دید تیم بایدن یک سکوی پرش است. ظرفیتی است که میشود از آن استفاده کرد برای اینکه بتوانند امتیاز بگیرند. باید خیلی محکمتر با این موضوع برخورد کنیم.
🔹 ترامپ یک جامعه بحرانزده را تحویل بایدن داد و با یک ذلتی از کاخ سفید رفت. بایدن با یک مشکلات اساسی در داخل کشور مواجه است. ما الان در موقعیتی هستیم که باید حقوقمان را مطالبه کنیم.
🔹 اگر کسی شیشهای را شکسته، حتی اگر توبه کرده و توبهاش واقعی باشد باید آن ابزار شیشه شکستن گرفته شود. نکته دوم این است که باید خسارت شیشهای که شکسته را باید پس بدهد.
🔹 باید نقاط ضعفی را که در توافق قبلی مثل مکانیسم ماشه که یک ابزار نفوذ جدید برای آمریکاییها میتواند باشد را رفع بکنیم.
امروز نقشه ضدانقلاب تعمیم حداکثری و ناروا از خطاهای مصداقی به نهادها و ساختارهای حکومتی است و این طراحی پیچیده، تنها با درک دقیق از مرور حوادث و هوشیاری نسبت به پروژه فریب دشمن میتواند خنثی شود.
مرور حوادث تلخ در تاریخ جمهوری اسلامی از جهت سبک مواجهه با آنها اهمیت دارد. در شرایطی که این روزها در سالگرد شلیک به هواپیمای اوکراینی، رسانههای ضدانقلاب همه تلاش خود را برای نشان دادن یک بی اعتنایی ساختاری به حادثه بکار بستهاند، روایت ۵ اشتباه تاریخی در همه این ۴۲ سال، سبک مواجهه جمهوری اسلامی با این حوادث تلخ را نشان میدهد.
با این همه کشور ما طی ۴ دهه گذشته در کنار سهلانگاریها و اشتباهات مدیریتی از نفوذ سخت در سطوح مختلف حاکمیتی نیز صدمه دیده است که رگههای آن در مرور این ۵ رخداد روایت شده است.
۱.قتلهای زنجیرهای
شامگاه اول آذرماه ۱۳۷۷ بود که داریوش فروهر دبیرکل حزب ملت ایران و وزیر کار دولت مهدی بازرگان به همراه همسرش پروانه اسکندری در منزل مسکونیشان در تهران به طرز فجیعی به قتل رسیدند. قتل این دو نفر سرآغاز قتل نویسندگان و شاعرانی بنامهای محمدجعفر پوینده، محمد مختاری و مجید شریف بود که بعدها به «قتلهای زنجیرهای» معروف شد. اگرچه این افراد عمدتا چهرههای فراموش شده یا ناآشنایی برای عموم مردم بودند اما شیوه قتلها به گونهای بود که توجه بسیاری را جلب میکرد و احساسات و عواطف هر انسانی را درگیر میکرد.
در آن زمان رسانه های زنجیره ای با هدایت روزنامه صبح امروز با مدیریت سعید حجاریان و اکبرگنجی که خود از عناصر سابق وزارت اطلاعات بودند، نوک پیکان اتهام را به سمت نظام نشانه رفتند. تقریبا روزی نبود که این روزنامهها با ادبیات رمزآلود بخش های مختلف نظام را به عنوان عامل این جنایتها معرفی نکنند. «عالیجناب سرخ پوش و عالیجنابان خاکستری» عباراتی بودند که رسانههای اصلاحطلب برای عاملان قتلها بهکار میبردند. منظور از عالیجناب سرخپوش «اکبر هاشمی رفسنجانی» بود که در آن زمان هدف حملات رسانهای جریان حجاریان و گنجی قرار داشت. علاوه بر هاشمی رفسنجانی، از «علی فلاحیان» وزیر اطلاعات دولت هاشمی نیز به عنوان یکی از عاملان نام برده می شد. ادعاهایی که بعدا دروغ بودن آنها اثبات شد.
«اکبر خوشکوش» نیز دیگر فردی بود که در مطالب گنجی و حجاریان به او اشاره میشد. ۱۱ سال بعد در ماجرای فتنه ۸۸ نام این افراد در کنار هم و در یک سوی آن کارزار سیاسی و امنیتی مطرح شد. در آن سال هم ماجرای ساختگی ربودن دختری به نام عاطفه امام، قتل مجعول ترانه موسوی و سعیده پورآقایی بخشی از این سناریوسازیها بود که تا پیش از تکذیب آنها تاثیر قابل توجهی بر عواطف و احساسات عمومی گذاشت.
۲۳ آذرماه۷۷ مقام معظم رهبری در دیدار گروهی از روحانیون و مبلغان دینی خواستار «پیگیری جدی قتلهای اخیر توسط دولت و قوه قضاییه» شدند.رهبر انقلاب: جنایت نسبت به هر شخصی خلاف امنیت است/دست دشمن در کار است
ایشان در آن دیدار فرمودند: «این قتلهایی که در کشور انجام میگیرد - که البته بار اوّل هم نیست؛ این بار آن را تشدید کردهاند - کارهایی است که برخلاف احساس امنیت ملی است. یک ملت در داخل خانه خود باید احساس امنیت کند. نظام اسلامی، نظامی مقتدر است. دشمن برای این که این اقتدار را بشکند، میخواهد عجز این نظام و عجز دولت و عجز مسؤولان امنیتی و قضایی را تلقین کند...
بنده از دستگاههای دولتی خواستم، باز هم الان میخواهم - هم دستگاههای دولتی، مثل وزارت کشور و وزارت اطّلاعات، هم دستگاه قضایی - که بهطور جدّی این قتلهای چندگانهای را که در طول تقریباً یک ماهِ اخیر اتّفاق افتاده است، دنبال کنند. مطمئناً اگر تحقیق و دنبال کنند، سرنخها را بهدست خواهند آورد. بدون شک، مستقیم و یا غیرمستقیم، دست دشمن در کار است».
تشکیل کمیته تحقیق قتلهای مشکوک به دستور رئیس جمهور وقت
بلافاصله سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور وقت هم طی حکمی مسئولان وزارتخانههای کشور و اطلاعات را مامور بررسی این پرونده کرد و در روز ٢٣ آذرماه ٧٧ کمیتهای با عنوان «کمیته تحقیق قتلهای مشکوک اخیر» به دستور وی تشکیل شد.
رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه روز ۲۰ دیماه ۱۳۷۷ هم طی سخنانی بار دیگر بر ضرورت پیگیری و پیدا کردن سرنخ قتلها توسط رئیسجمهور و مسئولان وزارت اطلاعات تاکید کردند. سه روز بعد کمیته تحقیق قتلها در پی دیدار با رئیسجمهور با صدور اطلاعیهای از شناسایی طراحان و عاملان قتلها خبر داد.
اطلاعیه وزارت اطلاعات و برکناری وزیر
سرانجام ۴۵ روز پس از اولین قتل، روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که تعدادی از عوامل ارتکاب جنایتهای اخیر از پرسنل «خودسر» این وزارتخانه بودهاند.
پیگیری قضایی و صدور احکام
با اینکه شواهد زیادی از ماهیت توطئهآمیز قتلهای زنجیرهای وجود منتشر شد و رسانههای اصلاح طلب این مسئله را به یک موضوع حیثیتی برای دستگاههای امنیتی و قضایی تبدیل کرده بودند، اما دستگاه قضایی به شدت پیگیر عاملین و مقصرین این اتفاق شد.
دادگاه دو سال پس از قتلها در سال ۱۳۷۹ تشکیل شد و در دیماه همان سال حکم ١٨ متهم این پرونده را صادر کرد. بر اساس این حکم چند تن از متهمان به قصاص، برخی به حبس ابد و دیگران به حبسهایی از دو تا ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
۲.حادثه کوی دانشگاه
شامگاه جمعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود که دانشجویان در اعتراض به توقیف موقت روزنامه سلام در محوطه کوی دانشگاه تجمع کردند. برخی با تحریک دانشجویان، این تجمع را به بیرون کوی دانشگاه کشاندند و با بسته شدن خیابان عملا بین پلیس و دانشجویان درگیری آغاز شد.
علیرضا زاکانی مسئول وقت بسیج دانشجویی در تشریح این رویداد میگوید: «۱۸ تیر سال ۷۸ اولین تجربه تقابل دانشجویان با نیروی انتظامی بود... در آن زمان روزنامه سلام به دلیل انتشار نامه محرمانه منسوب به سعید امامی توقیف شد. در این مطلب طرح اصلاح قانون مطبوعات به درخواست سعید امامی یکی از عوامل قتلهای زنجیره ای نسبت داده شده بود.
زاکانی میگوید «هنگام بسته شدن روزنامه سلام [مرتبطین با این روزنامه] تهدید کردند که به زودی نتیجه کارتان را خواهید دید! نتیجه این بود که شب هجدهم، درحالی که ایام امتحانات دانشگاه بود، عدهای از دانشجویان از داخل کوی بیرون آمدند و عملا خیابان را بستند. این حرکت منجر به درگیری و مواجهه دانشجویان معترض با نیروی انتظامی شد.
معترضین سه نفر از اعضای نیروی انتظامی را گروگان گرفته و در ساختمان ۱۴ حبس کردند. این اتفاقات نهایتا منجر به ورود نیروی انتظامی و درگیریهایی در داخل کوی شد».
همان شب نیز عده ای لباس شخصی به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و خوابگاه و اموال دانشجویان را تخریب کردند. نوع واکنشها به گونهای بود که احساسات و عواطف هر انسانی را جریحه دار می کرد.
رهبر انقلاب: به هیچ وجه قابل قبول نیست
رهبر انقلاب در ۲۱ تیرماه ۷۸ در واکنش به این اتفاق اعلام کردند: «... مطلبی که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحهدار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولی در جمهوری اسلامی بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی - بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت - به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست.... هرکسی بوده، فرق نمیکند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف می کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسی که تخلّفی نکرده است؛ کسی که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویی، کار بسیار خطا و ناروایی است اگر برخورد شود.»
ایشان البته در همان دیدار به ابعاد دیگر آن ماجرا چون خطر نفوذ و سوء استفاده دشمن از هیجانات کور اشاره کرده و رهنمودهایی در اینباره ارائه میدهند.
۲۰ سال خانه نشینی فرمانده میدانی نیروی انتظامی
این موضوع هم به خبر اول رسانههای داخلی تبدیل شد. نیروی انتظامی در تیررس تیترهای روزنامه اصلاح طلب قرار گرفت. فرهاد نظری رئیس پلیس پایتخت به عنوان متهم ردیف اول محاکمه و از سمت خود عزل شد. گرچه وی بعدا در دادگاه تبرئه شد و خاتمی رئیس جمهور وقت از وی دلجویی کرد با این حال وی در سال 98 در یک گفتوگوی تلویزیونی برای اولین بار از 20 سال خانه نشینی خود بخاطر حوادث کوی دانشگاه خبر داد هرچند درمورد صدور حکم ورود نیروی انتظامی به دانشگاه حرفهای زیادی داشت و مسئولین وقت امنیتی و سیاسی کشور را صادرکنندگان این دستور معرفی کرد. مسئله ای که بسیاری از ناظران حادثه و مطلعین امر هم بر آن صحه میگذارند.
مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور، موسوی لاری وزیر کشور و مصطفی معین وزیر علوم از افرادی بودند که در آن زمان گفته می شد با سیاستها و اقدامات خود علاقه مند بودند تا آتش درگیریها فروکش نکند. در همان زمان تئوری فشار از پائین و چانهزنی از بالا توسط سعید حجاریان مطرح بود. نسخهای که لازمه تحقق آن درگیری در کف خیابان بود.
علاوه براینها، افرادی چون علی افشاری، احمد باطبی و امیرفرشاد ابراهیمی از دیگر بازیگران صحنه بودند. سرنوشت آینده این سه نفر بسیار قابل تامل است. اما شاید ماجرای امیرفرشاد ابراهیمی از همه خواندنی تر باشد.
ابراهیمی در سالهای بعد از دوم خرداد طراح و پیش قراول بسیاری از درگیریها بود. در هیبت بسیجی و به اسم دفاع از ارزشها و انقلاب به تجمعات دانشجویان علاقهمند به دولت وقت حمله میکرد. حوادثی که همواره مورد علاقه روزنامههای اصلاحطلب بود و زمینه مظلومسازی جریان دوم خرداد را فراهم میکرد.
باطبی و افشاری بعدها به همکاری مستقیم با مقامات کاخ سفید و رژیم صهیونیستی مشغول شدند و امیرفرشاد ابراهیمی نیز که به ظاهر در تیر ۷۸ تغییر موضع داده بود با سرویس های جاسوسی آمریکا همکاری می کرد.
3.ماجرای بازداشتگاه کهریزک
پس از ادعای تقلب در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ توسط میرحسین موسوی، اعتراضات متعددی در نقاط مختلف تهران رخ داد. علیرغم تاکید نهادهای مختلف نظام مبنی بر پیگیری اعتراضات از طریق مجاری قانونی، تجمعات غیرقانونی هر روز در گوشهای از تهران صورت میگرفت و اغلب این تجمعات نیز با آشوب و ایراد خسارت به اموال عمومی و خصوصی همراه میشد.
سالروز ۱۸ تیر، بهانهای بود که گروههایی از دانشجویان نیز مستقلاً در این اعتراضات شرکت کنند. این تجمعات نیز مانند اعتراضات قبلی به خشونت کشیده شد و پلیس در درگیریها ناچار ناچار به بازداشت جمعی از شرکتکنندگان شد. تعدادی از این افراد به دلیل آنچه که از طرف قاضی مرتضوی مسئول وقت قضایی، عدم وجود بازداشتگاه مناسب اعلام شد، به بازداشتگاه کهریزک منتقل شدند.
شرایط نامطلوب نگهداری و بازداشت در جوار اراذل و اوباش در این محل باعث شد ۳ نفر از بازداشتشدگان جان خود را از دست بدهند. مشهورترین این افراد، «محسن روحالامینی» فرزند عبدالحسین روحالامینی از چهرههای شاخص اصولگرا و استاد دانشگاه تهران بود. «محمد کامرانی» و «امیر جوادیفر» دو قربانی دیگر این ماجرا بودند.
دستور تعطیلی کهریزک توسط رهبر انقلاب/یا جای بهتر منتقل و یا آزادشان کنید
هفتهنامه پنجره در ویژهنامهای مینویسد: «در روز ۲۲ تیرماه ۸۸، خبر نگهداری بازداشتشدگان در کنار اراذل و اوباش و ضربوشتم بازداشتشدگان به رهبر انقلاب میرسد و ایشان به سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی دستور میدهند که «همان روز باید بازداشتگاه کهریزک تعطیل شود». در عین حالی که این بازداشت شدگان در اعتراضات خیابانی دستگیر و با نیروی انتظامی درگیر شده بودند، رهبر انقلاب در پاسخ به مسئولین دستور داند که «اگر جایی برای نگهداری این افراد ندارید، آزادشان کنید». این در حالی بود که احتمال بازگشت این افراد به صحنه آشوبهای خیابانی درصورت آزادی وجود داشت.
دستور تعطیلی کهریزک توسط رهبر معظم انقلاب زمانی صادر شده بود که صرفاً «خبر ضرب و شتم» بازداشتیها به رهبر انقلاب رسیده بود و هنوز هیچ رسانهای (چه مخالف نظام چه موافق نظام) در مورد کهریزک چیزی نگفته و هیاهویی راه نیافتاده بود.
مجازات دادستان
غلامحسین محسنیاژهای، وزیر اطلاعات وقت هم میگوید: ماجرا حتی به قبل از ۲۲ تیر بازمیگردد و در ۱۹ تیر، از دفتر رهبر معظم انقلاب با من تماس گرفته و دستور رهبری مبنی بر انتقال بازداشتشدگان به محلی جدید را ابلاغ کردند. در این دستور تصریح شده بود که حتی اگر جایی مناسب برای نگهداری متهمان وجود ندارد باید آنها را آزاد کنند تا به خانههایشان برگردند.
سعید مرتضوی دادستان وقت تهران اما این دستور رهبر انقلاب را عملاً معطل گذاشت و نهایتاً فاجعه مرگ ۳ بازداشتی رقم خورد. اندکی پس از آن، بازداشتگاه مذکور در تاریخ ۶ مرداد ۸۸ تعطیل شد و در نهایت مرتضوی به عنوان یکی از مقصران این حادثه قلمداد و به ۲ سال حبس محکوم شد.
مرتضوی همچنین در ۲۴ آبان سال ۱۳۹۳ در حکمی از سوی دادگاه انتظامی قضات تا آخر عمر از شغل قضاوت محروم شد. انفصال از مشاغل دولتی به مدت ۵ سال نیز درباره وی مورد تأیید قرار گرفت.
4.ماجرای مازیار ابراهیمی
مرداد ۹۸ مستندی به نام «کلوپ ترور» پخش شد که در آن مازیار ابراهیمی یکی از متهمان پرونده ترور دانشمندان هستهای، اعتراف کرد که در اسرائیل آموزش دیده و در ترور دانشمندان هستهای نقش داشته است. اما هشت ماه بعد در مصاحبهای خارج از کشور ادعا کرد که تحت شکنجه بوده و بیگناهیاش ثابت و سپس آزاد شده است. خبر عجیبی که به صورت طبیعی مورد توجه رسانههای فارسی زبان خارج از کشور قرار گرفت. اما ماجرا چه بود؟
در حین رسیدگی به پرونده ترور دانشمندان هستهای یک نهاد نظارتی بر عملکرد وزارت اطلاعات متوجه تخلفی مهم در رسیدگی به این پرونده میشود. بررسی بیشتر منجر به ارجاع پرونده به نهاد اطلاعاتی دیگر شده و در آن بیگناهی مازیار ابراهیمی اثبات میشود. مازیار ابراهیمی آزاد شد و پرونده در دستور کار دستگاه قضایی قرار گرفت.
پرداخت خسارت به متهمان
حجتالاسلام علوی وزیر اطلاعات در این باره به رسانهها گفت، کارشناسان واجا درباره دخالت متهمان در ترورها اختلاف داشتهاند که پس از بررسی کارشناسی مجدد عدم انتساب اتهام به آنها محرز شده است. بهگفته او متهمان ۵۳ نفر بودهاند و پس از احراز بیگناهی آنها ۴ میلیارد تومان بابت جبران خسارت به آنها پرداخت شده است.
بی.بی.سی در اینباره مستندی حاوی اظهارات مازیار ابراهیمی منتشر کرد، که با آب و تاب به این خطای ماموران امنیتی کشور میپرداخت. مستندی که سالها پس از آزادی و پرداخت غرامت به این فرد ساخته شده بود.
5.سقوط هواپیمای اوکراینی
روز ۱۸ دی ماه، پنج روز پس از ترور سردار سلیمانی و ساعاتی بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد، خبر سقوط هواپیمای اوکراینی تیتر یک اخبار روز شد. همه سرنشینان این هواپیما از جمله خلبان و خدمه آن در این سانحه جان خود را از دست دادند و این حادثه نیز به یکی دیگر از خطاهای تلخ تاریخی بدل شد.
خطای انسانی
پس از سه روز بررسی، علت سقوط هواپیما اعلام شد؛ علت این سانحه تلخ نه نقص فنی و نه حتی خطای خلبان بلکه شلیک اشتباه ناشی از خطای انسانی بود. ستاد کل نیروهای مسلح ایران در بیانیهای بهطور رسمی اعلام کرد که هواپیمای اوکراینی پرواز تهران-کییف، «بهدلیل خطای انسانی مورد اصابت» موشک پدافند هوایی قرار گرفته است.
حسن روحانی در بیانیهای در اینباره نوشت: «ساعاتی قبل از نتیجه تیم تحقیقاتی ستاد کل نیروهای مسلح مربوط به سانحه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی مطلع شدم. در فضای تهدید و ارعاب رژیم متجاوز آمریکا علیه ملت ایران پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی و به منظور دفاع در برابر حملات احتمالی ارتش آمریکا، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آماده باش صددرصد قرار داشتند که متأسفانه خطای انسانی و شلیک اشتباه، به یک فاجعه بزرگ منجر شد و دهها انسان بیگناه قربانی شدند. جمهوری اسلامی ایران از این اشتباه فاجعه بار بسیار متأسف است.»
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، در توئیتی «خطای انسانی در لحظات بحرانی ناشی از ماجراجویی آمریکا» را دلیل سقوط این هواپیما دانست و اظهار تاسف و همدردی خویش را اعلام کرد.
نمایندگان مجلس دهم نیز با صدور بیانیهای سقوط هواپیمای اوکراینی را «اشتباه یک عضو خانواده نامیدند» و اعلام کردند اجازه نمیدهند، دشمن از این موضوع سوء استفاده کند. پیگیری جدی علل حادثه نیز درخواست علی لاریجانی رئیس وقت مجلس بود.
عذرخواهی فرمانده
بلافاصله پس از بیانیه ستادکل نیروهای مسلح امیرعلی حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران، همه مسئولیت این سانحه را بر عهده گرفت و گفت: «موقعی که اطمینان پیدا کردم این اتفاق افتاده واقعاً برای خودم آرزوی مرگ میکردم».
حاجیزاده توضیح داد به دلیل تهدید آمریکا مبنی بر هدف قرار دادن 52 مرکز فرهنگی ایران، «همه یگانهای آفندی و پدافندی در آماده باش صددرصد» بودهاند و به دلیل اعلام وضعیت جنگی اپراتور سامانه پدافند هوایی «هواپیما را موشک کروز تشخیص میدهد.»
سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه هم در مقابل نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و در مورد جزئیات این حادثه گفت: «خدای بزرگ را به شهادت میگیرم که دوست داشتم داخل هواپیمای اوکراینی بودم و میمردم ولی شاهد این ماجرای غمانگیز نمیبودم.»
رهبر انقلاب: ستاد کل پیگیری کند/ چنین سانحهای تکرار نشود
اما رهبر انقلاب در پی نتایج تحقیقات ستاد کل نیروهای مسلح درباره سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی، در پیامی با ابراز همدردی عمیق و مجدد با خانوادههای داغدار، ستاد کل نیروهای مسلح را مأمور پیگیری کوتاهیها یا تقصیرهای احتمالی در این حادثه و مراقبت برای عدم امکان تکرار چنین سانحهای کردند.
رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه فرمودند: «حادثه سقوط هواپیما، حادثه تلخی بود، دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزاند، از دست دادن جوانهای عزیز مردم خوبمان و کسانی که از کشورهای دیگر اینجا بودند، حادثه بسیار تلخی بود.»
پیگیریهای قضایی
۲۴ دیماه 98 بود که غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی درباره پرونده هواپیمای اوکراین و تحقیق از مقامات نظامی در این پرونده گفت: تا امروز از تعدادی از افرادی که در این حوزه بودند تحقیقات مفصلی انجام شده و هر روز تا حوالی ساعت ۱۱ شب تیمهای سازمان قضایی نیروهای مسلح مشغول تحقیقات و بازجویی و دریافت اسناد و مدارک هستند.
اسماعیلی درباره استیفای حقوق مادی و معنوی جانباختگان و خانوادههای آنان گفت که«پیگیر و مطالبهگر استیفای حقوق خانوادهها هستیم و محور دوم کشف حقیقت است؛ تاکنون نظراتی ابراز شده اما باید همه ابعاد بررسی شود و به حقیقت ماجرا برسیم و محور سوم، اجرای عدالت است. در این موضوع، هم تأثیر سبب و هم تاثیر مباشر را بررسی میکنیم تا مشخص شود مسئولیت سبب و مباشر چقدر بوده است.»
همچنین «غلامعباس ترکی» دادستان نظامی استان تهران ۹ تیر ۱۳۹۹ با اشاره به آغاز تحقیق از متهمان به محض ارسال پرونده به دادسرای نظامی گفت: «در همان شب ۲۱ دی تعدادی از افرادی که در سامانه شلیک کننده و بخشهای بالادستی آن حضور داشتند به عنوان متهم احضار شدند و تحقیقات مبسوطی در همان شب انجام و یکی از متهمان بازداشت شد.
وی افزود: در فرآیند تحقیقات، ۵ نفر دیگر به عنوان متهم تحت تعقیب قرار گرفتند که با قرار قانونی بازداشت شدند و در ادامه ۳ نفر از متهمان پس از انجام تحقیقات مقتضی با تودیع وثیقه آزاد شدند در حال حاضر ۳ نفر در بازداشت به سر میبرند.
همچنین آذرماه امسال بود که رئیس بنیاد شهید اعلام کرد که با موافقت خانوادهها و بازماندگان ۱۲۷ مسافر هواپیمای اوکراینی سرنگون شده، این افراد زیر پوشش بنیاد شهید قرار گرفتند. همچنین اعلام شد، 150 هزار دلار به ازای هر جانباخته به خانوادههای آن غرامت داده خواهد شد.
پذیرش خطا در عین اصلاح زمینه خطا
«سهلانگاری مدیریتی» و «اشتباهات در تصمیم گیری» و «خطاهای سهوی» و «نفوذهای حاکمیتی» طی 4 دهه گذشته مهمترین عامل در شکلگیری این حوادث تلخ و دردناک بوده است. با این حال چنین اشتباهاتی در این ابعاد در مقایسه با همه کشورها و دولتها نشان میدهد که جمهوری اسلامی با همه دشمنیها، فضاسازیهای سنگین رسانههای خارجی در اطراف حادثه و ناکارآمدی داخلی، عملکردی قابل دفاع داشته است.
اخلاق، شرع و قانون باعث شده است طی همه این سالها حاکمیت در مواجهه با خطاهای مدیریتی، اولا صادقانه رفتار کند و بعد هم با قاطعیت نسبت به قصور و تقصیرها برخورد داشته باشد.
امروز نقشه ضدانقلاب تعمیم حداکثری و ناروا از خطاهای مصداقی به نهادها و ساختارهای حکومتی است و این طراحی پیچیده، تنها با درک دقیق از مرور حوادث و هوشیاری نسبت به پروژه فریب دشمن میتواند خنثی شود.
یکی از افسران ارشد روس شرکت کننده در عملیات ویژه ضدتروریستی در سوریه از خاطره ملاقاتش با سپهبد شهید قاسم سلیمانی و تاثیری که از منش، شخصیت و ذوکات وی گرفته، سخن گفت.
یوگنی گونچاروف از افسران ارشد روس شرکت کننده در عملیات ویژه ضدتروریستی در سوریه، هنگامی که عازم ماموریت بازدید از اردوگاه پناهجویان سوری به نام «ابودخور» در مرز با اردن بود و نظامیان آمریکایی مانع ورود او به این منطقه می شوند با سردار سلیمانی فرمانده شهید سپاه قدس که در محل بوده است، ملاقات می کند و همین ملاقات کوتاه فرصتی می شود تا او و مجموعه اش بشدت تحت تاثیر محبوبیت، اقتدار و اعتماد به نفس سردار دل ها قرار بگیرند.
گونچاروف در گفت و گویی به توصیف ملاقات و آشنایی خود با سردار سلیمانی می پردازد که به پنج سال پیش در سوریه بازمی گردد و سردار سلیمانی با شجاعت و نبوغش در مدت کوتاهی قلب وی را تسخیر و نظامی روس را تحت تاثیر اقتدار خود قرار می دهد.
سردارِ قهرمان ایران و قهرمان سوریه
این نظامی روس درباره دیدار خود با سردار سلیمانی گفت: من چند بار در سال های ۲۰۱۵، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به سوریه سفر کرده بودم و چندین ماموریت نظامی را در این کشور در قالب فرماندهی نیروهای ویژه در عملیات ضد تروریستی داشتم.
وی خاطرنشان کرد، قرار بود گروه ما از اردوگاه پناهندگان سوری به نام «ابودخور» در مرز با اردن بازدید کند و ماموریتی را در این اردوگاه انجام دهیم اما نظامیان آمریکایی که در نزدیکی اردوگاه مستقر بودند، مانع ورود ما به آن شدند.
این نظامی روس ادامه داد: حدود ۲۰۰ متر از مقر ایست و بازرسی نیروهای آمریکایی، چند خودرو جیپ توقف کرده بود و چند نفر در نزدیکی خودروها نشسته بودند. یکی از آنها آرام نشسته بود و به ما پیشنهاد خوردن قهوه داد و از مترجم ما پرسید که چه می خواهیم؟ ما نیز گفتیم که از مقر بازرسی آمریکایی نمی توانیم عبور کنیم. این شخص که آرام در جمع نشسته بود و بعد فهمیدم ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس است،به مترجم گفت که مساله را حل می کند و سپس به قولش عمل کرد و ما را از ایست و بازرسی آمریکایی ها بدون آنکه به نظامیان آمریکایی توجهی کند، عبور داد.
نظامی ارشد روس اضافه می کند: سردار سلیمانی با شجاعت و جرات از نزدیکی نظامیان آمریکایی عبور کرد و کاملا مشخص بود که شخص بسیار باشهامتی است. او به همراه چند نیروی نظامی از حزب الله عراق ما را از کنار سربازان آمریکایی عبور داد و توانستیم ماموریت خود را انجام دهیم.
گونچاروف تصریح کرد: از مترجم ما که عضو گارد ریاست جمهوری سوریه بود، سوال کردم این مرد کیست؟ گفت که او ایرانی و ژنرال دو ستاره سلیمانی است. ما با قاسم سلیمانی حدود ۲۰ دقیقه صحبت کردیم و خاطره این دیدار و یاد او برای همیشه در قلبم ماندگار شده است.
نظامی ارشد روس افزود، در همان روز از رزمندگان حزب الله عراق همراه با شهید سلیمانی قرآن مجید هدیه گرفته است. در دستخطی که در صفحه نخست نوشته شده تاریخ اهدای هدیه را دوم ماه مارس سال ۲۰۱۵ نشان می دهد همان تاریخی که افسر ارشد روس با فرمانده شهید سپاه قدس ایران دیدار کرده است.
وی توضیح داد که همراه ژنرال سلیمانی، واحدی از نیروهای ویژه سوری هم بودند که ماموریتی را اجرا می کردند و این نیروها علامت ویژه نیروهای ویژه سوریه را به من هدیه دادند.
گونچاروف در مورد شخصیت سردار سلیمانی گفت: سردار مردی آرام و بسیار شجاع بود و باوجود این که تلاشی برای نشان دادن موقعیت برتر خود بر دیگران نمی کرد اما ارشد بودن او کاملا مشخص بود. من نمی گویم که دوست او بودم اما ۲۰ دقیقه ای که او را ملاقات کردم، کافی بود تا تمام عمر فراموشش نکنم. او قهرمان ایران و قهرمان سوریه بود.
شهید سلیمانی کمک خلبان روس را از دست تروریست ها نجات داد
نظامی روس در ادامه به ماموریتی اشاره کرد که سردار سلیمانی با نیروهای تحت فرماندهی خود با اقتدار و موفقیت انجام داده است و گفت: ژنرال سلیمانی نه تنها در سوریه و عراق رشادت های بسیاری برای ریشه کن کردن تروریست ها از خود نشان داد بلکه با اقتدار خود، ما روس ها را نیز در مواقع حساس برای مبارزه با تروریست ها یاری کرد.
او می گوید: این ماموریت به زمانی بازمی گردد که یک فروند بمب افکن سوخوی روسیه در مرز سوریه و ترکیه توسط جنگنده ترکیه سرنگون شد و خلبان این هواپیمای نظامی روسیه کشته شد.
گونچاروف افزود: بالگرد روسی برای امدادرسانی به خلبان هواپیما به محل حادثه پرواز کرد اما توسط تروریست ها در سوریه سرنگون شد. در آن زمان سردار سلیمانی پیشنهاد کمک به روسیه را داد.
نظامی ارشد روس تصریح کرد: سردار سلیمانی به کمک فرماندهی ۱۸ نیروی ویژه سوریه و شماری از نیروهای حزب الله عراق این عملیات را اجرا کردند و جسد خلبان هواپیما را پیدا کردند و کمک خلبان بالگرد نیز زنده نجات یافت. از آن زمان ژنرال سلیمانی برای روسیه چهره شناخته شده ای بود.
ترور رذیلانه سردار سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی
نظامی ارشد روس درباره ترور سردار سلیمانی نیز گفت: در ژانویه سال ۲۰۲۰ سردار سلیمانی توسط نیروهای آمریکایی ترور شد که بسیار ناجوانمردانه بود چرا که او ماموریتی رسمی را اجرا می کرد و مدارک هویت وی نیز هیچ مساله ای نداشت اما نیروهای آمریکایی این قهرمان ضدتروریستی را به همراه شماری از یارانش که در ایران و عراق افراد با ارزشی هستند، ترور کردند؛ اقدامی که بسیار رذیلانه بود و ما هیچگاه آن را نمی بخشیم.
گونچاروف افزود: ژنرال سلیمانی یک فرمانده واقعی بود و در همه شهرهایی که توسط نیروی هوافضای روسیه در سوریه آزاد شد، این ژنرال( سردار) بزرگ و نیروهای تحت فرماندهی اش در عملیات ضدتروریستی نقش مهمی داشتند و این رشادت ها هیچگاه از یادها نخواهد رفت.
وی خاطرنشان کرد: ژنرال بزرگ ایرانی به این خاطر مورد نفرت آمریکا قرار گرفت که توانست نیروهای بزرگی را در سوریه و عراق منسجم کند و بدون دریافت کمک های مالی قابل توجه و با استفاده از منابع محلی نیروی بزرگی را تشکیل داد که استخوان بندی تروریست ها را درهم شکست و واشنگتن این را نمی توانست تحمل کند.
نقاشی های سربازان روس از سردار سلیمانی در نمایشگاه های روسیه
نظامی ارشد روس گفت: تاکنون چند تابلوی نقاشی که توسط سربازان روس از سردار سلیمانی کشیده شده است و از جمله یک تابلو که سربازی به نام میخاییل فارغ التحصیل انستیتو گراسیموف با ذغال ترسیم کرده است به سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه اهدا شده است.
به گفته وی، قرار است سفیر ایران این تابلوی نقاشی سردار سلیمانی را برای نگهداری در موزه ای در تهران ارسال کند.
گونچاروف که با ایرنا گفت وگو کرده، می افزاید: تاکنون تابلوی تصویر ژنرال سلیمانی در سه نمایشگاه هنری مسکو شامل نمایشگاه پارک نظامی پاتریوت در غرب مسکو، نمایشگاه خانه ملیت های مسکو و قصبه «موس رنگن» به همراه ۲۰ تابلوی هنری دیگر در معرض نمایش قرار گرفته است.
به گفته وی قرار است نمایشگاهی در ماه ژانویه در دمشق پایتخت سوریه برگزار شود و دو تابلوی سردار سلیمانی در کنار تابلوهای دیگر نمایش داده شود و سپس این نمایشگاه در پنج شهر سوریه دایر خواهد شد. همچنین نمایشگاهی در یک مرکز نظامی در قصبه موس رنگن در جنوب مسکو دایر خواهد شد و دو تابلوی سردار سلیمانی به همراه چندین تابلوی هنری دیگر به نمایش درخواهد آمد.
نظامی ارشد روس همچنین گفت: ماه گذشته پرچمی از ایران به همراه پرچم های روسیه و سوریه به نشانه نماد سه کشور مبارزه کننده با تررویسم بر قله البروس در قفقار شمالی به عنوان مرتفع ترین کوه اروپا نصب شد.
صبحگاه جمعه ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ سردار قاسم سلیمانی و همراهانش به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در حمله بالگردهای آمریکاییها در فرودگاه بغداد ترور شد و به شهادت رسید. در این حمله تروریستی ابومهدی المهندس فرمانده حزب الله عراق و قائم مقام بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) و شمار دیگری از رزمندگان عراقی هم به شهادت رسیدند.
عباس ایروانی رئیس گروه صنعتی عظام، وارد کننده قطعات خودرویی از چین و با برند داخلی!
تولیداتی که واقعیت نداشته و فقط جیب کارگران کشور خارجی را پر کرده است!
یکی از دلایل تاثیر تحریم وجود شرکت های تولیدی همانند عظام است، دینام عظام ۱ میلیون و دویست هزار تومان!
دینامی که تولید کشور خارج بوده و برچسب تولید داخل دارد!
هزاران زالو خون ملت ایران را می مکند و جیب کارگران خارجی را پر می کنند زالوهایی که در اطراف همه ما هستند و به جز منافع پلید شخصی خود به چیز دیگری فکر نمی کنند.
بزودی شاهد شفافیت کامل در کشور خواهیم بود به شرطی که اطراف خود را از این زالوهای کثیف پاک کنیم
تولید کنندگان واقعی مظلوم واقع شده اند و وارد کنندگان جنایتکار عرصه را بر اقتصاد کشور تنگ کرده اند.
این زالوها را به قانون معرفی کنید تا محیط مان از وجود نحس شان پاک شود که نه مالیات می دهند و نه نفعی به کشور می رسانند
در پیگیری پرونده پیمانکاری که تو زرد در آمد به اسامی چند نفر در استان و چند نفر در شهرستان رسیدیم که در آمدهای منطقه توسط این سه خانواده به حساب این چند نفر در استان ریخته می شد
بعد از رسانه ای کردن در باور نیوز ، از استان گفته اند که دیگر به این حساب ها پول واریز نکنید و حساب دیگری را معرفی کرده اند!
این سه خانواده و فرد هم، هر کدام ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ هکتار از اراضی مذکور در اختیار گرفته اند تا چپاول اراضی منطقه توسط استان بدست این خانواده ها توجیه گردد.
مردم منطقه در حالی شکایت خود را پیش این افراد می بردند که نمی دانستند چپاول گران همین افراد هستند. در دانشگاه هم سر دسته متخلفان امام جماعت است!
باورنیوز همچون سابق در خط مقدم مبارزه با فساد ایستاده است و از زالوهای اطراف خود آگاهی کامل دارد
تطبیق قوانین مصوب در مجلس و تفسیر قانون توسط شورای نگهبان، ضامن اسلامیت و جمهوریت در جمهوری اسلامی ایران است
از اول انقلاب دو خط فکری متفاوت همیشه سعی در نامتعادل کردن این دو بال جمهوری اسلامی داشته اند یکی بال اسلامیت و دیگری بال جمهوریت
تحجر و جمود از یک طرف و وادادگی و استحاله و اصلاحات آمریکایی از طرف دیگر
عقلانیت موجود در انقلاب اسلامی با پیش بینی شورای نگهبان این فرصت را برای جمهوری اسلامی ایران بوجود آورد تا همیشه بالندگی خود را حفظ کند
انطباق قوانین مصوب توسط جمهور با موازین شرعی و جلوگیری از تفسیر به رأی قوانین و قانون اساسی دو وظیفه خطیر شورای نگهبان است
نگاهی گذرا به فتنه ها و حوادث گذشته نشان می دهد جریان غربگرا چقدر تلاش کرده اند جمهوری اسلامی را از اسلامیت خالی کنند و ارزش های غربی را به اسم جمهوریت جایگزین نمایند
در عصر غیبت جمهوری اسلامی مترقی ترین شکل حفظ انقلاب اسلامی است
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در گزارشی تحت عنوان «چین و ایران، با ایستادگی و مقاومت در مقابل آمریکا به همکاری تجاری و نظامی نزدیک می شوند»، سند «برنامه ۲۵ ساله همکاری های جامع ایران و چین» را اقدامی در جهت تضعیف تلاش های ضدایرانی دولت دونالد ترامپ توصیف کرد.
سردار قاآنی در واکنش به آتش سوزی ناو هواپیمابر آمریکا تأکید کرد: آمریکایی ها بی خودی دنبال مقصر نگردند و دیگران را متهم نکنند، این آتشی است که خودشان روشن کرده اند و امروز این آتش آنها را در بر گرفته است. روزهای بسیار سختی در انتظار امریکا و اسرائیل است.
۲۵۰۰ هکتار از اراضی منطقه چند سال قبل با هماهنگی منابع طبیعی، جهاد سازندگی و نسق داران منطقه در اختیار یک پیمانکار قرار گرفت تا با تسطیح و لوله گذاری آبیاری بارانی شود حالا بعد از سال ها، با اینکه پیمانکار پول خود را از دولت گرفته، زمینهای موجود را تصاحب کرده و به صاحبان اصلی آن بر نمی گرداند
هر روز خبر اختلاس و دزدی را می شنویم و کسی نیست به داد مردم برسد چون داروغه و قاضی با هم ساخته اند و غنایم حاصله را با هم می خورند
بزودی اسناد واریزی پول به حساب اشخاص رسانه ای خواهد شد