از هیچ کس ناراحت نیستم
قلم برداشتم تا در وبلاگ سیاسی ام بنویسم از هیچ کدام از اطرافیانم ناراحت نیستم حتی آنهایی که اذیت ام کردند و آنهایی که اذیت ام می کنند بخصوص آنهایی که ظاهری متفاوت دارند و مرا به چالش می کشند و برایم کار می تراشند. عادت کرده ام محدودیت ها را ببینم و سود و زیان را برآورد کنم. اصلا یک چیز دیگر انسان در رنج و عذاب آفریده شده است و آب و خاک و آتش کنار هم زندگی می کنند و غیر ممکن ها ممکن می شود و هر چه آدمی بد می بیند در حقیقت یک زیبایی خاصی در درون خود به همراه دارد همانطوریکه هر چه خوبی می بینید بدی هایی هم به همراه دارد مثلا آنقدر خوشی می بینید تا دلتان را می زند و آنقدر بدی می بینید ساخته می شوید. همه این ها برای صیقل دادن شماست فقط باید به درکی برسید که در عین تضادها اصل خود را گم نکنی و ریسمان وصلت را ول نکنی.
یکی از آرزوهایم این است که همه مرا ببخشند و کسی نباشد از من ناراحت باشد که من از هیچ کس ناراحت نیستم مگر خدا از او ناراضی و ناراحت باشد که دست من نیست تا بتوانم کاری بکنم به جز اینکه دعایش کنم تا عاقبت بخیر شود.
راستی زندگی جهاد و مبارزه است و حقیقت جهد هم ایجاب می کند باهوش باشی و از هوش نروی، هوشیار باشی و انقلابی، آزاد باشی و آزادگی را پیشه خود سازی و آزادی کسی را ضایع نسازی. قبل از انجام هرکاری بسنجی برای نَفسَ ت انجام می دهی یا برای نَفَسَ ت که فرق بین هوا و روح همین است یکی حیوانی است و آن دیگری رحمانی. اگر رسیدی لحظه ای شک نکن و گرنه با کسی طرف هستی که حواسش جمع است و هیچ چیز از دیدش پنهان نیست.